در سراسر جهان، كشورها در حال توسعه سیاست های جدیدي برای انرژی های تجدید پذیرهستندکه هدف آنها حذف موانع، جذب سرمایه گذاری، ايجاد محرك هاي جديد ، تقویت نوآوری و تشویق انعطاف پذیری بیشتری در زیرساخت های انرژی است.
۱-مقدمه:
در طول دهه گذشته، برای پاسخ به چالش های مربوط به توليد انرژی از منابع سوخت فسيلي، مانند تغییر آب و هوا، آلودگی هوا، تغییرات قیمت سوخت های فسیلی و رشد تقاضا برای برق، کشورهاي جهان انواع مختلفي از سياستگذاري را در خصوص انرژي هاي تجدید پذیر در پيش گرفته اند. تا پايان سال ۲۰۱۵تقريبا تمام كشورهاي جهان داراي سياستهاي مشوق انرژي تجديدپذير هستند.۱۴۶ كشور در جهان داري سياستهاي مشخص در خصوص انرژي هاي تجديدپذير هستند كه هدف آنها توسعه اين نوع از انرژي ها است. در سراسر جهان، كشورها در حال توسعه سیاست های جدیدي برای انرژی های تجدید پذیرهستندکه هدف آنها حذف موانع، جذب سرمایه گذاری، ايجاد محرك هاي جديد ، تقویت نوآوری و تشویق انعطاف پذیری بیشتری در زیرساخت های انرژی است.
۲-بررسي سياستهاي تشويقي انرژي هاي تجديدپذير:
با آن كه مطالعاتي درجهان بر روي بهترین شیوه سیاستگذاري در خصوص انرژي هاي تجديد پذير متمركز شده است، اما بسيار دشوار است تا يك روش را به عنوان بهترين روش معرفي كرد و آن را براي همه كشورها توصيه كرد..
مروري بر انواع سياستهايي كه در خصوص گسترش انرژي هاي تجديدپذير در جهان مورد استفاده قرار ميگيرد نشان مي دهدكه، سیاست های مختلف ممکن است در شرایط مختلف متناسب با عواملي مانندقوانين تجارت در كشورها،تاريخچه تغييرات اقتصادي و يا ميزان بلوغ بخش هايي از صنايع مرتبط با انرژي هايد تجدي پذير كه هدفگذاري شده است متفاوت باشد. برخی از سیاست های، برای مثال، ممکن است از نظر نهادی امکان پذیر نباشد و یا مورد قبول ذینفعان کلیدی در یک کشور قرار نگيرد. يا برخي از آنها براي شرايط خاص باشد بدون آنكه سبب گسترش تكنولوژي هاي مرتبط با انرژي هاي تجديدپذير باشد. اگرچه تعداداين سياستهاي تشويقي زياد است اما مهمترين آنها عبارتند از:
۲-۱- تخفيف ها و كمكهاي مالي:
تخفیف و کمک های مالی معمولا يك روش انگيزشي یکجا وتعديل ناپذير است كه براساس ظرفیت توليد و یا هزینه انجام شده توسط يك توليد كننده در آغاز يا نزديك به زمان بهره برداري پروژه، به جای پرداخت در طي زمان بهره برداري به توليد كننده پرداخت مي گردد تخفیف و کمک های مالی معمولا پرداخت های نقدی و تخفيفات انگيزشي_ نظير وام كم بهره - است كه توسط دولت به توليد كننده پرداخت يا ارائه مي شود.
تحليل سياست
۲- اعتبار مالياتي:
اعتبار مالیاتی سبب کاهش بدهی مالیاتی خواهد شد و معمولا محاسبه بر اساس درصدي از هزینه های پروژه و یا روي محصول پروژه (برای مثال $ / کیلووات ساعت) محاسبه مي شود.اعتبار مالياتي يك روش توزيعي انگيزشي است كه سعي دارد تا طي دوره بهره برداري اين تشويق را در اختيار توليد كننده قراردهد . پرداختهاي مربوط به اعتبار مالیاتی تولید مشابه تعرفه هاي تضميني توسط دولت تعيين مي شود و اساس آن بر پايه ميزان توليد برق است. تفاوت اصلی بین مشوق های براساس مالیات و بر اساس پول نقد این است که مشوق های مالیاتی نيازمند آن است تا توليد كننده به ميزان كافي بدهی مالیاتی داشته باشد تا بتواند از مزاياي اين مشوق استفاده نمايد
۳-سبد استاندارد انرژي هاي تجديد پذير و سيستم سهميه بندي:
سبد استاندارد انرژي هاي تجديد پذير و سیستم سهمیه بندی، اجبارتوزيع كنندگان برق به خريد درصدي از برق ازمنابع تجديدپذير است. این نیاز به طور معمول در طول زمان افزایش می دهد تا آن را به یک سطح خاص می رسد (به عنوان مثال ۲۰ درصد تا سال ۲۰۲۰). از زماني كه سیاست RPS برای اولین بار در ایالات متحده معرفی شدند، در طول بیست سال گذشته به طور پیوسته تکامل یافته اند اين سياست به منظور هماهنگي با سياستهاي ملي و منطقه اي بايد با سياست اعتبار انرژي هاي تجديدپذير(REC)همراه باشد. مناقصه رقابتی و معاملات اعتباری دو سازو كار اولیه هستند که از طریق آن REC ها تهیه می شود.
۴- مناقصه ها و مزایده رقابتی و حراج:
مناقصه رقابتی و مزایده ها اغلب با سیاست های RPS و سهمیه همراه است، اگر چه آنها نیز می تواند در خارج از چهار چوب RPS مورد استفاده می شود. تحت مناقصه و یا حراج فرآیندهای رقابتی، توليدكنندگان به طور معمول پیشنهاد قيمت برق را براي فروش ارائه ميدهند، در حالی که در قيمتهاي تضميني توسط دولت تعيين ميگردد.
۵- گواهي هاي انرژي تجديدپذير قابل مبادله(REC):
اين گواهي ها براي اولين بار دراواخر دهه ۱۹۹۰ميلادي در آمريكا براي اجراي سياست "سبد استاندارد انرژي هاي تجديدپذير" و سهميه بندي به كار گرفته شد.گواهي هاي انرژي تجديدپذير به عنوان يك مزيت قابل مبادله علاوه بربرق توليدي ، توليد كنندگان مطرح بوده و مي تواند در بازارهاي مربوط به خود مبادله شده و درآمد بيشتري را براي آنها ايجاد كند. واحدهاي توليد كننده برق اين گواهي ها را براي انطباق خود با اهداف تعيين شده جهت گسترش و توسعه انرژي هاي تجديدپذير خريداري مي كنند. اين روش سعي دارد با كمترين هزينه، بيشترين كارايي را ازمكانيسم بازار دريافت نمايد.
۶- اندازه گيري خالص:
در اين روش توليد كنندگان برق از منابع انرژي تجديد پذير متعهد ميشوند تا مصارف خود را از منبع مورد نظر خود تامين و مازاد آن را به تحت قوانيني تبديل به اعتبار مصرف خود نزد شركتهاي تامين كننده برق كنند. به طور مثال چنانچه يك توليد كننده انرژي خورشيدي در طي روز بيش از نياز خود برق توليد نمود ، برق اضافي به شبكه وارد شده و به هنگام شب همين ميزان برق ازشبكه به وي منتقل شده و توليدكننده مبلغي را در اين خصوص نخواهد پرداخت. چند نكته اي كه بايد به آن توجه كر اينكه، اول آنكه سياست اندازه گيري خالص يك سياست تشويقي نيست و بيشتر سياست مديريت پرداخت صورتحساب برق است.