تاریخ انتشار :شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۰۰
کد مطلب : 79127
در چارچوب اقتصاد آب استفاده از ابزارهای مدیریت  اقتصادی باید به گونه ای باشد تا ضمن حفظ  تامین مقادیری از آب به عنوان یک کالای اقتصادی عمومی برای جامعه، علایم روشن به مصرف‌کنندگان  مبنی بر اینکه آب در واقع یک کالای کمیاب است که باید بخردانه استفاده شود  را نیز نشان دهد.
 راه حل های مدیریت اقتصادی و مالی منابع آب
آدام اسمیت اقتصاددان بزرگ مکتب کلاسیک پارادوکس آب-الماس را برای اولین بار مطرح کرد. چرا آب که یک ماده حیاتی است از الماس که ماده ای غیر حیاتی است ارزانتر است؟

اسمیت برای پاسخ به این سوال،  با تقسیم ارزش، به ارزش مبادله ای و ارزش مصرفی، چنین استدلال کرد که آب دارای ارزش مصرفی بالایی است اما ارزش مبادله ای آن ناچیز است در حالیکه الماس علیرغم ارزش مصرفی ناچیز دارای ارزش مبادله ای بالایی است و این علت قیمت زیاد الماس و قیمت کم آب است. اقتصاددانان مارژینالیست (نئو کلاسیک ) «پارادوکس آب - الماس»  اسمیت را مورد توجه قرارداده و سعی در ارائه پاسخ بهتری به آن داشتند آنها مباحث مربوط به "اصالت فایده" یا "مطلوبیت" را مطرح کردند. با توجه به  این نظریه آنها چنین عنوان داشتند که به سبب فراوانی آب علیرغم حیاتی بودن آن، آب دارای مطلوبیت چندانی نیست و لذا افراد تمایل به پرداخت زیادی برای آن ندارند اما کمیابی الماس سبب می شود تا مطلوبیت بیشتری که الماس برای آنها ایجاد می کند انگیزه لازم را برای پرداخت بیشتر فراهم آورد.  به اعتقاد آنها طبیعی است که اگر آب کمیاب شود، حتما مردم برای تامین آن پولی بیشتر از الماس خواهند پرداخت.

بیشتر بخوانید: راهکارهای نجات کشور از بحران کم آبی

  امروزه اگرچه هنوز آب به اندازه الماس کمیاب نشده است تا تئوری نئو کلاسیک ها به واقعیت بپیوندد، اما فراوانی آب هم دیگر تعبیر درستی نیست. کمبود منابع آب شیرین به مسئله ای جهانی تبدیل شده است و مسائل و مشکلات مربوط به آن به طور روزافزونی  در حال افزایش است.

بحران آب و راه حل مدیریت آقتصادی آب

بحران کیفی و کمی آب در مدیریت منابع آب آب شیرین برای تامین مواد غذایی، بهداشت جامعه، توسعه صنعتی و شهری، حفاظت محیط زیست و سرانجام تامین امنیت ملی و دستیابی به صلح پایدار مورد استفاده قرار میگیرد و کمبود آن نگرانی های گسترده ای را در میان جهانیان به وجود آورده است . ناهمگونی و عدم توازن میان منابع محدود آب و تقاضای روزافزون برای آن از یک سو و تجمع پساب و فاضلاب های آلاینده از سوی دیگرسبب  ورود  واژه ای  "بحران کیفی و کمی آب" در واژگان مدیریت منابع آب شد. در عین حال کمیابی آب و بحران ناشی از عدم توازن میان عرضه و تقاضای آن سبب شد تا آب به عنوان یک کالای اقتصادی مورد توجه قرار گیرد و دانش اقتصاد آب به عنوان بخشی از علم اقتصاد  بتواند در حل این مسئله با استفاده از تئوری های اقتصادی نقش آفرینی کند.

بیشتر بخوانید: آب و رشد سبز

 ایده آب به عنوان یک کالای اقتصادی در جلسات مقدماتی برای برگزاری اجلاس سران در ریودوژانیرو در سال ۱۹۹۲ مطرح گردید. در کنفرانس بین‌المللی آب و محیط‌ زیست در دوبلین در ژانویه ۱۹۹۲، نمایندگان دولت‌ها از ۱۰۰ کشور جهان بر سر اصولی به توافق رسیدند که به اصول دوبلین (موارد چهارگانه ذیل) مشهور شدند. این اصول عبارتند از:
۱- آب شیرین، منبعی محدود و آسیب‌ پذیر است و برای تداوم حیات، توسعه و محیط‌ زیست ضروری است.
۲- زنان نقشی محوری در تهیه، مدیریت و تضمین آب ایفا می‌کنند.
۳- توسعه و مدیریت آب بایستی بر رهیافتی مشارکتی شامل مصرف‌کنندگان، برنامه‌ ریزان و سیاست‌ گذاران در تمامی سطوح مبتنی باشد.
۴- آب در تمامی مصارف رقیب خود دارای ارزش اقتصادی است و بایستی به‌ عنوان کالایی اقتصادی به رسمیت شناخته شود.

آب به عنوان یک کالای اقتصادی

آب به عنوان یک کالای اقتصادی  اصل اول به محدودیت و کمیابی منبع آب به عنوان یک منبع ضروری اشاره داشته و  اصل چهارم می‌گوید آب را به عنوان یک کالای اقتصادی به رسمیت شناخته است و در اصل سوم جهت مدیریت آن بر مدیریت مشارکتی و یکپارچه آن تاکید دارد. بحران آب دارای ابعاد مختلف اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی است که بدون توجه به این ابعاد می تواند سبب تشدید آن شود. انوش نوری اسفندیاری از پژوهشگران بنام اقتصاد آب در ایران از زاویه ای خاص به مقوله  رابطه بحران آب و اقتصاد آب می پردازد. وی در مقاله خود با نام "مدیریت  اقتصادی و مالی منابع آب" به عوامل ایجاد و تشدید بحران آب پرداخته و نقش مدیریت و اقتصادی و مالی آب را در مقابله با آن شرح داده است. 

بیشتر بخوانید: كاهش منازعات استانی بر سر منابع آب

وی در این مقاله با معرفی مولقه های اصلی بحران آب و یا عامل تشدید آن عامل اصلی بحران آب را  ناکامی جامعه در اعمال ضوابط و اقدامات سنجیده و صحیح برای مدیریت و تخصیص  این منبع محدود با توجه به اصول توسعه پایدار می داند. این مولفه ها بر اساس بررسی های انجام شده در این مقاله عبارتند از:
•    افزایش بی رویه مصرف آب
•    کاهش حجم آب با کیفیت مناسب
•    افزایش بی رویه هزینه های تامین آب
•    تاخیر در آغاز پروژه های جدید (یا طولانی شدن دوره اجرا) و در نتیجه تاخیر در توسعه بهره برداری از منابع آب
•    بهره برداری و نگهداری نامناسب از منابع و دارائی ها (تاسیسات و تجهیزات موجود)
•    تخصیص نامناسب آب برای مصارف مختلف
وی آب  را کالایی اقتصادی می داند  که در مصارف و شرایط اجتماعی متفاوت به درجات متفاوتی می تواند کالای عمومی یا خصوصی تلقی شود. این تعریف ترکیبی از دوتعریف رایج در خصوص آب  است که یکی آب را کالای اقتصادی  عمومی می خواند و درنتیجه استفاده از مکانیزم های بازاری را برای مدیریت  آن غیرممکن می داند و دیگری آن را یک کالای خصوصی می داند که صرفا باید با مکانیزم های بازاری آن را مدیریت کرد. با توجه به این تعریف آب کالایی عمومی-خصوصی است که تخصیص آن یک مسئله اجتماعی- اقتصادی است که نمی‌توان به منظور تخصیص بهینه آن به مصارف مختلف صرفا در چارچوب بازار  و از نیروهای آن استفاده کرد.  

آب به عنوان یک کالای اقتصادی

در واقع در چارچوب اقتصاد آب استفاده از ابزارهای مدیریت  اقتصادی باید به گونه ای باشد ضمن حفظ  تامین مقادیری  از آب به عنوان یک کالای اقتصادی عمومی برای جامعه، علایم روشن به مصرف‌کنندگان  مبنی بر اینکه آب در واقع یک کالای کمیاب است که باید بخردانه استفاده شود  را نیز نشان دهد.  در این راستا این  ابزارهای مدیریت اقتصادی عبارتند از:
•    ابزارهای مالی: نظیرتعرفه های آب و خدمات وابسته به آن، جریمه و اضافه پرداخت، اعطای وام ارزان، پرداختها و تقبل هزینه ها و تخفیف های مالیاتی 
•    ابزارهای نهادی: شامل قوانین، مقررات و استانداردها،نظام تصمیم گیری و سیاستگذاری، سیستم های سازمانی و اطلاع رسانی، تحقیقات و آموزش
•     ابزارهای فنی و تکنولوزیک: نظیر احداث سازه های آبی برای تامین و انتقال آب، ادوات و تجهیزات اندازه گیری و سهمیه بندی و تخصیص آب، تعمیر و نگهداری پیشرفته، بازیافت آب، کاهش آب بدون درآمد، ارسال صورتحساب و وصول سریع آن و اطلاع رسانی و تبلیغ و آموزش باشد. 
مدیریت اقتصادی با رویکرد حل مسئله بحران آب و یا جلوگیری از تشدید آن باید اهدافی را متصور بوده تا از ابزار فوق برای دسترسی به آن استفاده کند.

بیشتر بخوانید : بحران آب در جهان 

هدفهای اصلی مدیریت اقتصادی و مالی منابع آب در مقابله با بحران آب با این رویکرد هدفهای اصلی مدیریت اقتصادی و مالی منابع آب در مقابله با بحران آب عبارتند از:
•    بهبود وضعیت تخصیص منابع آب از طریق تخصیص منابع آب به مصارف با ارزش تر اقتصادی و کاهش و یا حذف مصارف کم ارزش تر
•    منطقی تر کردن سهم منابع مالی تخصیص یافته به مجموعه فعالیتهای مدیریت و بهره برداری از منابع آب (به نسبت اهمیت  ارزش این فعالیتها در تولید ناخالص داخلی)
•    بهبود وضعیت تخصیص منابع کمیاب آب میان فعالیتهی مختلف (براساس کنترل و اثرگذاری بر شاخص های بهره وری  و کارائی)
•    بهبود و اعتلای رفتار مصرف کنندگان از نظر تلفات و آلوده کردن آب
برای رسیدن به اهداف فوق، توجه به ارزش اقتصادی آب و ارائه راهکارها و روشهای موثر برای افزایش آن کلیدی ترین زمینه ها و مقدمات را برای حل بحران آب را فراهم خواهد کرد.با فراهم شدن این زمینه عمومی، سایر راهکارها و ابزارهای اقتصادی و مالی مدیریت منابع آب ازجمله بهبود مدیریت مالی، به شکل موثرتری امکان تاثیر خواهد داشت. در این راستا مدیریت تلفیقی با تکیه برمدیریت تقاضا میتواند راهگشا باشد.
تقویت پیوند میان مدیریت مالی و اقتصادی آب، ادغام برنامه های مدیریت آب در برنامه های اقتصاد ملی از مهمترین ملاحظاتی است که برای اعتلای مدیریت اقتصادی و مالی منابع آب کشور مورد نیاز است. در عین حال باید ملاحظات دیگری را نیز در این راستا مد نظر داشت.  

بحران آب و آب به عنوان یک کالای اقتصادی

برخی از این ملاحظات عبارتند از:
•    استفاده از ابزارهای اقتصادی به ویژه نرخ گذاری آب باید متناسب با آب به عنوان کالایی اجتماعی باشد. به طوریکه میزان آن بالاتر از مقدار توانایی پرداخت اقشار تهیدست جامعه نباشد. در بیشتر مواقع استفاده از ترکبی از ابزارهای اقتصادی می تواند نتیجه بهتری داشته باشد. به عنوان مثال افزایش قیمت آب میتواند با اطلاع رسانی و آموزش همگانی  به همراه اعطای یارانه برای نصب تجهیزات کاهنده مصرف آب باشد. 
•    در اعمال ضوابط و معیارها و کاربرد ابزارهای اقتصادی، به ویژه در زمینه تخصیص آب این خطر وجود دارد که ملاحظات فرهنگی تحت الشعاع مفاهیم اقتصادی و مهندسی قرار گرفته و تضعیف شود.
•    اثرات متقابل سیاستهای مدیریت منابع آب و سیاست های آب در برنامه های کلان کشور در زمینه آمایش سرزمین و استفاده از اراضی توسعه شهری، صنعتی و کشاورزی دارای اهمیت زیادی است. تکیه زیاد برخود اتکایی تولید محصولات کشاورزی می تواند با اعمال ضوابط و سیاست های بازپرداخت هزینه ها و سیاست های مدیریت تقاضای آب ناسازگار باشد اما در عین حال باید به فواید ناشی از امنیت غذایی که مبتنی بر زراعت آبی است هم در حد خود توجه داشت.

بیشتر بخوانید: وضعیت منابع آب در ایران

بدون تردید حل بحران آب در کشور نیازمند یک توجه همه جانبه در تمام ابعاد مربوط به آن است و بدیهی است بدون هماهنگی  تصمیمات و سیاستهای اتخاذ شده بایکدیگر دسترسی به این هدف ممکن نخواهد بود.توجه به  ابزارهای مدیریت زیست محیطی و اجتماعی بحران آب هم به اندازه  توجه به ابزارهای مدیریت اقتصادی آن ضروری است.   


 

https://zistonline.com/vdcfeyde.w6d10agiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما