زیست آنلاین: در یادداشت نخستِ «چکیدهای از تاریخِ توسعه» روند توسعه در دوران پهلوی اوّل مرور شد. در یادداشتِ پیشِ رو از چند و چونِ برنامههای توسعهی اول تا سوّم خواهیم گفت.
به گزارش زیست آنلاین، سه سال پس از تبعیدِ رضا شاه کابینهی ساعد، مصمّم شد برای تهیهی برنامههای اقتصادی، تشکیلاتی موسوم به «شورای عالیِ اقتصادی» را راهاندازی کند و در همین راستا ابتهاج در شهریورِ ۱۳۲۴ برای سومین بار، برنامهریزی توسعه را به جریان انداخت؛ اما این بار هم کوششِ او بیفرجام ماند. یک سال بعد نتیجهی رایزنیِ وی با قوام، تشکیل شدنِ هیأتی زیرِ نظر وزارتِ دارایی بود برای تهیهی نقشهی اصلاحی و عمرانی کشور طی برنامهای ۷ ساله. طرحِ این هیأت که دو بخشِ اقتصادی و اجتماعی را شامل میشد در نهایت برای اجرایی شدن به پشتوانهی مالی نیاز داشت و دولت که به لحاظ مالی نمیتوانست آن را اجرا کند به تأمین اعتبار از طریقِ اخذ وامی به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار از بانک جهانی شد. هیأت عالی برای هر چه سنجیدهتر نمودن طرحهای خود تصمیم گرفت با شرکت آمریکاییِ موریسن نودسن قراردادی منعقد کند تا کارشناسان و مهندسان آن شرکت به مناطقِ مختلف ایران سفر کنند و پیشنهاداتِ خود را در قالبِ گزارشی تسلیمِ دولت نمایند. در نتیجهی این رایزنیها کارشناسان موریسن نودسن گزارش خود را در مردادِ ۱۳۲۶ تحویل دادند. این گزارش در آذر ماه ۱۳۲۶ به عنوانِ «برنامهی هفت سالهی اول» در اختیار نخست وزیر قرار گرفت. در ادامه پس از تقدیمِ لایحهی قانونِ «برنامهی ۷ ساله» به مجلس از سوی دولت حکیمالملک و تصویبِ فوریت آن در اردیبهشت ۱۳۲۷، در شهریورِ همان سال «ادارهی کلِ برنامه» به ریاستِ دکتر حسن مشرف نفیسی تأسیس شد که بعدها «سازمانِ برنامه» نام گرفت.
برنامهی ۷ سالهی اول (۱۳۳۴-۱۳۲۷)حجم برنامهی هفت ساله که از ابتدا ۶۲ میلیارد ریال پیشبینی شده بود نهایتاً پس از تجدید نظر، به ۲۱ میلیارد تقلیل یافت. ۶۷۰۰ میلیون ریال از این مبلغ (معادل ۲۰۰ میلیون دلار) از محلِ وام بانک جهانی تأمین گردید. باقیِ اعتبار نیز از محل پرداختهای شرکت نفت، اعتبارات بانک ملی، فروش داراییهای دولت و مشارکت بخشی به دست آمد. در پیِ بحرانِ نفت و گرفتاریهای مالیِ کشور در اوایل سالِ ۱۳۳۰ مقرر گردید برنامهای جدید برای توسعهی اقتصادی تهیه شود که با شرایطِ تازه مطابقت داشته باشد. در نتیجه اجرای برنامهی اول توسعه در شهریور ۱۳۳۴ متوقف شد.
اصل چهار ترومن: حرکتی موازی با برنامهریزی برای توسعههمزمان با پیشرویِ نخستین برنامهی ۷ سالهی توسعه، در سال ۱۳۲۸ هری ترومن، رییس جمهورِ وقت آمریکا، به نیّتِ جلوگیری از رخنه کردنِ کمونیسم به کشورهای عقبمانده، دست به تهیهی منشوری زد شاملِ چهار مادّه که در آخرین مادهی آن عنوان شده بود آمریکا به کشورهای عقبمانده یاری میرساند تا دست به اجرای برنامههای توسعه بزنند و سطحِ معیشت و رفاه شهروندانِ خود را ارتقاء بخشند. موسسهی اصل چهارم ترومن از مهر ماه ۱۳۲۹ و همزمان با نخستوزیریِ رزمآرا به عنوانِ موسسهای مستقل و غیردولتی که مستقیماً با مراجعِ دولتی در ارتباط است، در ایران آغاز به کار کرد. موافقان حکومت و دستِ راستیها به واسطهی وحشت از کمونیسم از برنامههای اصل چهارم ترومن استقبال کردند اما چپیها وجود این موسسه را مانعی در برابرِ اهدافِ انقلابیِ خویش میدیدند و با آن مخالف بودند. از مهمترین برنامههای اصلِ چهارم میتوان به تخصیص یکصد بورسِ تحصیلیِ خارج از کشور برای کارشناسانِ ایرانی، اصلاحِ کتابهای درسی و آموزشی، کمک به سازمان آب تهران (برای تهیهی تأسیسات و وسایلِ تصفیهخانه)، آموزشِ زنان و ترویجِ اشتغالِ زنان در ردههای بالا، توسعهی کشاورزی (اصلاح بذر و نژادِ دام، استفاده از کود شیمیایی و ماشینآلات کشاورزی و ...) و بهداشت اشاره کرد.
برنامه ۷ ساله دوم (۱۳۴۱-۱۳۳۴)پیش از برنامهی ۷ سالهی دوم کشور با مشکلاتِ متعدّدی دست و پنجه نرم میکرد. دولت در نتیجهی افزایشِ ۳۳ درصدیِ هزینهها، شرایطِ اقتصادیِ مطلوبی نداشت و به بانک ملّی و سایرِ بانکها مقروض بود. فضای مجلس تنشزا بود و بسیاری نظرِ مثبتی نسبت به ابتهاج ــ مدیرِ وقتِ سازمان برنامه ــ نداشتند. با این وجود برنامهی ۷ سالهی دوم در چهار بخشِ کشاورزی، ارتباطات و مخابرات، صنایع و معادن، خدماتِ اجتماعی و شهری، با اعتباری معادلِ ۷۰ میلیارد ریال تنظیم شد و به اجرا درآمد. لازم به ذکر است این مبلغ ــ که مقرر بود بخشی از آن برای تکمیلِ طرحهای نیمهکاره مانده از برنامهی اول هزینه شود ــ در سال ۱۳۳۶ و در پیِ موافقتِ اهالیِ مجلس ۲۰ درصد اضافه و به مبلغ ۸۴ میلیارد ریال تثبیت گردید. یکی از مشکلاتِ برنامهی دوّم کلی بودنِ اهدافِ آن بود؛ عناوینی که در دستورِ کار قرار گرفته بودند بسیار مبهم به نظر میرسیدند: ایجاد اشتغال، افزایشِ سطح درآمد ملّی، افزایش تولید غلات و ... . هدفهای کمّی تعیین نشده بودند و برای همین نمیتوان این برنامه را برنامهای علمی و جامع خطاب نمود. در واقع برنامهی ۷ سالهی دوّم، از نوعی تخصیصِ بودجه بینِ طرحهای مختلف کشور فراتر نمیرفت. از مهمترین اقداماتِ این برنامه میتوان به مواردی چون احداث کارخانههای بزرگ (از قند و چغندر تا نساجی و بافندگی و سنگ و سیمان)، ایجاد فرودگاه در آبادان، اصفهان و شیراز و تکمیلِ راهآهن و احداثِ سدهایی چون کرج، دز، سفیدرود، ایجاد شبکهی آبیاریِ دز و پروژههایی چون طرحِ جامع خوزستان یا طرح نیشکر هفت تپه اشاره کرد.
برنامهی سوم عمرانی (۱۳۴۶-۱۳۴۱)برنامهی عمرانیِ پنج سالهی سوم با اعتبار پیشبینی شدهی بالغ بر ۲۳۰ میلیارد در حالی در شهریورِ ۱۳۴۱ به تصویبِ هیأت وزیران رسید که ۳ ماه از تصدّی پستِ مدیرعاملی توسط صفی اصفیا میگذشت. وی که در زمان مدیریت ابتهاج معاون سازمان برنامه بود، بعد از عزل شدن شریف امامی و روی کار آمدن علی امینی به مدیر عاملی سازمان منتصب شد و نزدیک به ۷ سال در زمانِ نخست وزیریِ علم، منصور و هویدا نیز در این سمت باقی ماند. وی توانست تغییراتی بنیادین و اصلاحاتی نظرگیر در نظامِ برنامهریزی و نظارت در اجرای طرحها اعمال کند. به کوششِ وی نقشِ اجراییِ سازمان به وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی سپرده شد تا سازمان به محورِ برنامهریزی و نظارت بدل گردد. همچنین کارها هر چه بیشتر از شرکتهای خارجی به پیمانکارها و مشاورین داخلی منتقل شد. یکی از مزایای بسیار مهمّ برنامهی سوم تأکید بر هدفِ کمّیِ رشد بود که برای نخستین بار ۶ درصد نظر گرفته شده بود.
بودجهنویسی و شکلگیریِ برنامه و بودجهطیِ ۲ برنامهی اول و دوم بودجهی جاری در وزارتِ دارایی تهیه میشد. یکی از تحولاتِ مهمّ و اقداماتِ توسعهی فراگیرِ کشور در دورهی سومِ عمرانی ــ و البتّه کلّ دورانِ دوّم توسعه ــ تمرکزِ وظیفهی تهیه و تنظیمِ بودجهی کشور در سازمانِ برنامه بود. در تیر ماه ۱۳۴۵ در پیِ نیاز به نظارت و تصمیمگیری در تخصیصِ بودجه و نیز به واسطهی تصویبِ لایحهی قانونی در مجلس، دامنهی وظایفِ سازمانِ برنامه به تهیهی بودجهی کارهای عمرانی و امورِ جاریِ کشور گسترش یافت و با تشکیلِ دفتر بودجه در این سازمان در مهر ۱۳۴۶ نامِ آن به «سازمانِ برنامه و بودجه» تغییرِ یافت.
سایرِ برنامههای توسعهی موازی با برنامهی سوم عمرانیهمزمان با برنامهی سوّم عمرانی اقداماتِ بسیاری در راستای توسعهی اقتصادی ـ اجتماعی صورت گرفت. نظامِ ارباب ـ رعیّتی ملغی و اراضیِ کشاورزی بینِ روستاییان تقسیم شد و در هر روستا یک شرکت تعاونی برای تأمین آب و بذر و کود و حفر چاه، و نیز اعزامِ روستاییانِ مستعد به خارج از کشور (برای آشنا شدن با تجهیزات، ماشینآلات و روشهای نوینِ کشاورزی) به وجود آمد. جنگلها و مراتع، و آبهای سطحی و زیرزمینی ملّی شدند. وظیفهی حفظ و احیاء و اصلاحِ توسعه و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع به سازمانِ جنگلبانیِ ایران سپرده شد و برنامهای مفصّل با هدفِ ایجادِ هزاران هکتار پارک و جنگلِ مصنوعی و نیز عملیاتِ آبخیزداری چون حفاظت از خاک و کنترلِ سیلاب و شنهای روان و ممانعت از پُر شدنِ مخازنِ سدها، نهالکاری و مالچپاشی تنظیم گردید. همچنین تمامیِ آبهای کشور ثروتِ ملّی اعلام شدند و وظیفهی حفظ و حراست از آنها و جلوگیری از هدررفتنشان و نیز توسعهی منابع آب به وزارتِ آب رسید. سهامِ کارخانجاتِ دولتی، برای تکمیلِ اصلاحاتِ ارضی و به نیّتِ تأمینِ سرمایه برای بازخرید املاکِ مالکان، به فروش رسید (به جز صنایعِ مادر و ملّی چون راهآهن، نیرو، اسلحهسازی و ...) و کارگران در سودِ کارخانجات سهیم شدند (تا سقفِ نزدیک به ۲۰ درصد). اصلاحِ قانونِ انتخابات و متعاقباً برخوردار شدنِ زنان از حقّ رأی در شرایطِ حقوقیِ مساوی با مردان و نیز لغوِ قانونِ طلاقِ یکطرفه و دشوار کردنِ چند همسری نیز از دیگر اقداماتِ موثّر در این دوره بود. سپاهِ دانش، سپاه بهداشت و سپاهِ ترویجِ آبادنی تشکیل شد که اولی هدفاش اشاعهی فرهنگ و سوادآموزی و جبرانِ کمبودِ معلّم در میانِ جمعیّت روستانشین بود، دوّمی توزیعِ پزشک و خدماتِ پزشکی در کشور و سومی آشنا کردنِ روستاییان با سیستمهای نوینِ کشاورزی و یاری کردنِ آنها در نو کردنِ روستا، افزایشِ تولیدات کشاورزی و دامی و توسعهی صنایع روستایی به کمکِ فارغالتحصیلانِ کشاورزی، عمران، راهسازی، برق و مکانیک. علاوه بر اینها خانههای اصناف و شوراهای داوری راهاندازی شد تا لازم نباشد روستاییان برای مسایلِ سادهی قضایی عازمِ شهرها شوند. در یادداشتهای بعدی میکوشیم چشمانداز برنامههای چهارم تا ششم را ترسیم نماییم. /تهیه و تدوین: گروه آب و رشد سبز
برای مطالعه یادداشت نخست «چکیدهای از تاریخِ توسعه» روند توسعه در دوران پهلوی اوّل اینجا کلیک کنیدمنابع: فیروز توفیق، برنامهریزی در ایران و چشمآنداز آیندهی آن، موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی، ۱۳۹۳. احمد آل یاسین، تاریخچهی برنامهریزی توسعه، جامعهی مهندسین مشاور، ۱۳۹۲. مسعود نیلی و محسن کریمی، برنامهریزی در ایران (۱۳۵۶-۱۳۱۶)، نشر نی، ۱۳۹۶.