چندی پیشتر پستی را در یک پزشک درباره زیبایی خواندید. در ابتدای این پست به این موضوع پرداخته شد که جزییات، اتفاقات و اجزای کوچک هم میتوانند زیبا باشند و در ادامه از این صحبت شد که میل به زیبایی در هر شرایطی جزیی جداناشدنی از وجود انسان است.
به گزارش زیست آنلاین از یک پزشک: چندی پیشتر پستی را در یک پزشک درباره زیبایی خواندید. در ابتدای این پست به این موضوع پرداخته شد که جزییات، اتفاقات و اجزای کوچک هم میتوانند زیبا باشند و در ادامه از این صحبت شد که میل به زیبایی در هر شرایطی جزیی جداناشدنی از وجود انسان است. سوالی که شاید هیچگاه جوابی کامل و جامع نیابد این است که چه چیزهایی میتوانند زیبا باشند؟ نظم میتواند زیبایی بیافریند. تنوع رنگ و بافت میتواند زیبایی بیافریند. نادر بودن چیزی که مشاهده و درک میشود میتواند زیبایی بیافریند. اما آیا با ترس و مرگ هم میتوان زیبایی آفرید؟
در ادامه خواهید دید که اجزا و نمادهایی که نشانه مرگ و نیستی هستند نیز میتوانند دستمایه ساخت آثار هنری قرار بگیرند. البته هنری که ممکن در گروهی به جای لذت ناراحتی بیافریند!
Ossuary چیست؟
در دانشنامه ویکیپدیا آمده است که Ossury محل امانت گذاردن استخوان و اسکلتهای انسانی است. این محلهای امانتگذاری که میتواند کلیسا، ساختمان و یا حتی یک جعبه باشد، غالبا زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که فضای موجود برای دفن مردگان کفاف ندهد. در چنین شرایطی بدن متوفی در یک قبر به خاک سپرده میشود و پس از چند سال بقایای اسکلت برداشته شده و به محل امانت گذاری منتقل میشود تا قبر دوباره مورد استفاده قرار گیرد.
رسمی کهن
این رسم در دوران زرتشتیان و در محلهایی با نام آستودان نیز وجود داشته است. آستو در معنای استخوان و دان همان جایگاه است و معنی لغوی آن جایگاه نگهداری استخوان است. استودان حفرههایی است که به صورتهای منظم و چهارضلعی یا بدون ترتیب و با فرمهای ساده در درون سنگ کوه ایجاد کرده، مردگان را در آن مینهادند و استخوانهای آنها در آن جمعآوری میشده است.
هنر و معماری مخوف
در گذشته از استخوانهای مردگان در اماکن و ساختمانهای مذهبی به عنوان روشی برای نشان دادن شکوه و افتخار مردگان استفاده میشد. ظهور عمده این گرایش پس از فراگیری طاعون بود. از آن جا که در آن شرایط فضای کافی در گورستانها وجود نداشت، نگهداری استخوانها در کلیساها و دخمهها به عنوان رسمی جدید آغاز شد. دیوارها، ستونها، برجها، محراب و یا حتی لوسترهای مختلفی با این استخوانها ساخته شده است. این استخوانها که غالبا جمجمه هستند به راهبان، اشراف، قربانیان بیماریها و همچنین دوشیزگان باکره تعلق دارد.
شاید درک اینکه چرا ossuray به عنوان یکی از جاذبههای گردشگردی شناخته میشود برای بسیاری دشوار باشد، ولی واقعیت این است که بازدید از این اماکن لزوما به معنای گرایشهای بیمارگونه و ناشی از ناراحتیهای روانی نیست. در واقع دیدن این اماکن بسته به خلقیات بازدیدکننده میتواند یک تجربه شگفتانگیز یا دلسرد کننده باشد. اما قدر مسلم این که در ورای این مواجهه مخوف با سرنوشت که در حین دیدن این استخوان ها تجربه میشود، حسی از تعالی و جریان زندگی درک خواهد شد که شاید ارزش این تجربه را داشته باشد. تصاویر زیر نمونههایی مشهور از این هنر مخوف را به شما نشان میدهد.
شماره ۱- پرتغال – Capela Dos Ossos, Évora
شماره ۲- جمهوری چک – Sedlec Ossuary, Kutná Hora
شماره ۳- لهستان- Chapel Of Skulls, Czermna
شماره ۴- پرو- Monastery Of San Francisco, Lima
شماره ۵- پرو- Church Of Santiago Apóstol, Lampa
شماره ۶- فرانسه- L’ossuaire Municipal, Paris
شماره ۷- پرتغال- Senhora Do Monte Do Carmo, Faro
شماره ۸- جمهوری چک- Church Of St. James, Brno
شماره ۹- ایتالیا- Sta. Maria Della Concezione Dei Cappuccini, Rome
شماره ۱۰- اتریش- Beinhaus, Hallstatt
شماره ۱۱- ایتالیا- Cathedral Of Martyrs, Otranto
شماره ۱۲- صربستان- Cele-kula, Niš
شماره ۱۳- اسپانیا- Sta. María De Wamba, Valladolid
شماره ۱۴- اتریش- Beinhaus, Eggenburg
شماره ۱۵- آلمان- Basilica Of St. Ursula, Cologne
شماره ۱۶- جمهوری چک- Sedlec Ossuary – Kutná Hora https://zistonline.com/vdcepw8n.jh8zzi9bbj.html