کارشناسان در حالی بر واقعی سازی قیمت حامل های انرژی به جهت کاهش مصرف انرژی در ساختمان ها تاکید می کنند که به عقیده گروهی دیگر، افزایش قیمت انرژی تاثیر خاصی را در کاهش و بهینه سازی مصرف انرژی نخواهد گذاشت.
به گزارش زیست آنلاین تجربه نشان داده است که شاید در ابتدا مردم نسبت به افزایش قیمت ها واکنش نشان دهند و یا اینکه نسبت به آن اعتراض کنند، اما با گذشت زمان به این رویه عادت می کنند. همانطور که این اتفاق با آغاز اجرای قانون هدفمندی یارانه ها رخ داد و سپس مردم با این افزایش قیمت کنار آمدند و نتیجه چشمگیری در بخش کاهش مصرف انرژی حاصل نشد.
اگرچه طی ماه های اخیر بارها اخباری مبنی بر افزایش قیمت انرژی در سال آینده از سوی مسئولان ذیربط منتشر شد، اما درنهایت طبق مصوبه اخیر کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی اعلام شد که «قیمت حامل های انرژی در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵ هیچ تغییری نخواهد کرد و قیمت آب و حاملهای انرژی شامل بنزین، گازوئیل، گاز، نفت سفید و برق در سال ۹۶ هیچ گونه افزایشی نسبت به سال جاری نخواه داشت.»
این خبر اگرچه از نگاه عموم جامعه مسرت بار است و موجب می شود تا مردم از بابت نپرداختن هزینه بیشتر به ازای انرژی مصرفی خود نفس راحتی بکشند و آسوده خاطر باشند از اینکه فعلا افزایش قیمت انرژی تا یک سال منتفی است و می توانند مثل سابق به مصرف انرژی گاها غیرضروری خود ادامه دهند، اما از سوی دیگر نگرانی کارشناسان را نسبت به این موضوع برانگیخته است که دولت و مجلس باز هم با واقعی نکردن قیمت ها، باز هم دست مردم را برای سوءاستفاده از منابع زوال پذیر انرژی بازمی گذارند.
رشد تورم در پی افزایش قیمت انرژی
حال سوال این است که آیا واقعا افزایش قیمت حامل های انرژی در کاهش مصرف انرژی از سوی مردم تاثیرگذار خواهد بود؟
این سوالی است که کارشناسان حوزه انرژی در پاسخ به آن معتقدند: افزایش قیمت حامل های انرژی هیچ تاثیری در کاهش مصرف انرژی در بین مردم نخواهد داشت. چراکه در دولت های نهم و دهم قیمت انرژی نزدیک به هفت برابر افزایش یافت و هرچند در طول چند ماه نخست، به دلیل شوک ایجاد شده مصرف انرژی تاحدودی کاهش یافت ولی پس از مدتی میزان مصرف انرژی مجدد به سطح گذشته بازگشت و چه بسا افزایش هم یافت. همچنین افزایش قیمت انرژی درنهایت منجر به افزایش قیمت تمام شده کالاهای تولیدی و جهش نرخ تورم می شود. لذا مدیریت تولید انرژی، مدیریت توزیع انرژی، مدیریت مصرف انرژی و سپس جانمایی انرژی از راهکارهایی است که باید جهت کاهش مصرف به آنها توجه شود.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که براساس آمار، شدت مصرف انرژی در ایران ۳ برابر متوسط جهانی است. درواقع سرانه مصرف انرژی هر متر مربع در سال حدود ۱۵۰ کیلووات بر ساعت است، در حالی که مصرف سرانه اروپا حدود ۲۰واحد است و با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که مصرف سرانه ایران تقریبا ۸ برابر اروپا است. درواقع این ارقام بسیار نگرانکننده است و بدون شک اجرای برنامههای فشرده و دقیق برای کاهش این مصرف سرانه الزامی است.
جای تاسف است که امروز مصرف انرژی در کشور ایران برابر با میزان مصرف انرژی در کشور چین است؛ کشوری که ۲۰برابر کشور ما جمعیت دارد و درحالی این میزان انرژی را مصرف می کند که حجم عظیمی از صنایع و تولیدات را هم در خود جای داده است. حال آنکه در کشور ما با وجود صرف انرژی بسیار ودرواقع هدررفت آن، بیشتر از تولید، آلودگی تولید میشود.
در این میان برخی بر این عقیده اند که ضعف اصلی ما مربوط به بخش ساختمان سازی است و ارزان بودن حاملهای انرژی و گران بودن تجهیزات کاهنده مصرف انرژی در کشور باعث شده تا مردم چندان به سمت کاربرد وسایل و تجهیزات بهینه سازی انرژی در خانه های خود نروند. درواقع امروز مردم به دلیل استاندارد و متعارف نبودن سیستم های گرمایشی یا ساختمان سازی، چاره ای به جز مصرف بیش از حد انرژی ندارند.
از طرفی، به لحاظ اینکه سازندگان ساختمان ها خود بهرهبردار نیستند، دغدغه رعایت این نکته اساسی را ندارند که این ساختمان ها از لحاظ بهرهبرداری و بهینه سازی مصرف انرژی در سطح مناسبی باشند.
مصرف بهینه انرژی را به مردم یاد بدهید
از این رو باید یادآور شد در شرایطی می توان به کاهش مصرف انرژی در کشور دست یافت که زیرساخت های لازم برای بهینه سازی مصرف انرژی فراهم شود تا درنهایت، کاهش یا افزایش قیمت بتواند سهم بسزایی در کاهش مصرف داشته باشد. درواقع ابتدا باید فرهنگ و طریقه مصرف بهینه انرژی و سوخت، به شهروندان آموزش داده و سپس نسبت به افزایش قیمت حامل های انرژی اقدام شود تا اقشار ضعیف و کم درآمد از رهگذر چنین تصمیماتی آسیب نبینند.
بر این اساس کارشناسان نهادینه شدن فرهنگ استفاده بهینه از انرژی را در گروی اجرای طرح جامع انرژی در کشور می دانند که حدود ۱۰سال قبل در موسسه مطالعاتی انرژی کشور نوشته و مقرر شد این طرح در کشور اجرایی شود، اما مفاد این سند اجرایی نشد.
بنابراین بدون تردید افزایش قیمت حامل های انرژی باید از یک رشد منطقی برخوردار باشد و این رشد منطقی براساس مولفه های تعریف شده از سوی فعالان و صاحب نظران حوزه انرژی باشد تا در اقتصاد کشور تخریب ایجاد نکند.
درمجموع هرچند گفته میشود که دغدغه عمومی در بین مردم برای کاهش مصرف انرژی وجود ندارد، اما درواقع وظیفه حاکمیت این است که قبل از افکار عمومی به فکر حل این مسئله باشد. چراکه طی سال های آینده بحران شدیدی در بخش انرژی ایجاد میشود و تصور اینکه کاهش مصرف انرژی باید به دغدغه عمومی تبدیل شود تا بعد بتوانیم به فکر اصلاح الگوی مصرف باشیم، اشتباه است.
آنچه مسلم است، در حال حاضر جانمایی مناسبی برای مصرف انرژی صورت نگرفته و مدیریت مناسبی در بین مصرف کنندگان اعمال نشده و لازم است برای استفاده صحیح و موثر از انرژی، برای دستیابی به بیشترین سود با کمترین هزینه جهت افزایش موقعیت های رقابتی در بازار، برنامه ریزی های دقیق تری شود.