نخستین رویداد «دورهمی کسب و کار سبز» روز سهشنبه دهم اسفندماه در سالن الغدیر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برگزار شد. هدف از این نشست شناسایی فرصتهای راهاندازی کسب و کارهای جدید بر پایه حفاظت از محیط زیست و کار با جوامع محلی بود.
به گزارش زیست آنلاین، در این نشست سخنرانان از جاذبههای فراوان اقتصادی در منابع طبیعی، از اهمیت مهندسی معکوس تجربههای خارجی، از اهمیت توجه به تجربههای روزنامهنگاری برای تبلیغ کسب و کار در فضای مجازی، از تجربههای کسب و کارهای محیط زیستی و همچنین پیچ و خمهای راهاندازی یک کسب و کار مبنتی بر محیط زیست گفتند.
فراوانی جاذبههای اقتصادی در منابع طبیعی سخنران ابتدایی این نشست فریبرز غیبی، مدیر پروژه گیاهان دارویی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور بود. غیبی صحبتهای خود را با درددلهای محیط زیستی آغاز کرد. او با گلایه از اینکه نمیدانیم چگونه میتوان از محیط زیست پول درآورد گفت: «در منابع طبیعی میتوان در همه جا کسب و کار سبز داشت. وسعت منابع طبیعی ایران ۱۳۴ میلیون هکتار است اما به علت مدیریت غلط این منابع در حال از بین رفتن است.» غیبی با اشاره به اینکه سال ۸۷ نزدیک به یک میلیون و ۱۳۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس خشک شدند، اضافه کرد: «ما از طبیعت یکطرفه برداشت میکنیم، ۵ و نیم برابر ظرفیت مرتعهایمان دام داریم و جنگلهای پیری داریم. چرا دریاچه وان ترکیه خشک نشد و دریاچه ارومیه خشک شد. ایران از نظر فرسایش خاک در جهان اول است و دو میلیارد متر مکعب فرسایش سالانه در کشور وجود دارد. همه اینها در اثر مدیریت غلط است.» به اعتقاد او منابع طبیعی نباید امنیت و استقلال کشور را به خطر بیاندازد. اما امروزه در خوزستان پدیده گرد و غبار وجود دارد که علت آن سدهای زیاد و از بین رفتن پوشش گیاهی است. در حالیکه بودجههای حفاظت از محیط زیست پرداخت نمیشود چرا نباید جنگلها خشک شوند. او همچنین از مسئولان خواست یارانه درختان را پرداخت کنند. مدیر پروژه گیاهان دارویی سازمان جنگلها در ادامه به ظرفیتهای ایران برای ایجاد کسب وکارهای سبز اشاره کرد و گفت: «هزار و ۷۲۷ گونه انحصاری در ایران وجود دارد با این حال گیاه و گل از خارج از کشور وارد میکنند که با خود آفت میآورد.» او با تاکید بر اینکه مشکلات محیط زیستی ایران به دلیل «مدیریت غلط» است، اضافه کرد: عقل اجدادمان از ما بیشتر بود، تبخیر آب در ایران سه برابر بیشتر از دنیاست و در ایران باید آب را پنهان کرد و به زیرزمین برد. در حالیکه در الان سد میزنند و پنج هزار هکتار جنگل را کارون سه زیر آب میفرستند و اکوسیستم را از بین میبرند.» به گفته در حال حاضر ۱۰۰ میلیون هکتار از زمینهای کشور در خطر بیابانیشدنند و هفت میلیون هکتار در داخل ایران کانوان بحرانی ریزگرد وجود دارد. ۲۳ استان کشور بیابانی شدهاند. غیبی با اشاره به اینکه هشت هزار و ۴۲۵ گونه گیاهی در ایران شناسایی شده که این تعداد دو برابر اروپا است، معتقد است باید برای مردم اشتغال سبز ایجاد کرد. این در حالیست که مشارکت مردم در ایران برای حفاظت از محیط زیست پنج درصد است. او تاکید بر لزوم مشارکت بخش خصوصی در کسب و کارهای سبز گفت: «۱۲۷ نهالستان در ایران داریم که فقط ۱۰ تا از آنها در اختیار بخش خصوصی است. ۳۸۴ پارک جنگلی وجود دارد که فقط به آنها آب میدهیم و برای کسب و کارهای سبز از آنها استفاده نمیکنیم در حالیکه میتوانیم برای ۴۰ هزار نفر در همین پارکها اشتغال ایجاد کرد.» به گفته مدیر پروژه گیاهان دارویی سازمان جنگلها ۵.۶ میلیون هکتار گیاه دارویی در ایران وجود دارد و سالانه ۲۰ میلیون تن از آن برداشت میشود. او در ادامه به معرفی برخی گیاهان دارویی پرداخت که ارزش افزوده بسیاری دارند و کشت و استفاده از آنها میتواند به کسب و کارهایی سبز تبدیل شود. سرزمین من، یک تجربه موفق از مهندسی معکوس رضا مختاری، سردبیر مجله ایرانشناسی «سرزمین من» سخنران بعدی این نشست بود. مختاری ابتدا به معرفی این نشریه پرداخت و آن را پرمخاطبترین مجله ایرانشناسی و ایرانگردی کشور دانست که هشت سال از فعالیت آن میگذرد. او در ابتدا به موضوع «نادانی و کمبود دانش» در حوزه محیط زیست پرداخت. به اعتقاد مختاری مهمترین مشکل کشور در حوزه «منابع طبیعی و داشتهها» بیشتر از سوءنیت، نادانی در این حوزه است. او برای مثال رونق بومگردی در ایران را مثال زد. به گفته سردبیر مجله سرزمین من، سالها است که از بومگردی استقبال زیادی میشود و برای مثال یک خانواده در یک روستا خانه خودشان را بازسازی کردهاند و به همه کار از آشپزی را تورگردانی را انجام میدهند. این موضوع برای توریستها خیلی جذاب است اما این اقامتگاهها تا ۱۰ سال پیش وجود نداشتند اما وقتی دانش این موضوع به وجود آمد، این اقامتگاهها هم به یک کسب و کار تبدیل شدند. او از این منظر وارد نگاه به مجله سرزمین من شد. به گفته مختاری فرایند پیشتولید این مجله ۶ ماه زمان برد و تجربههای بسیاری در خارج از ایران مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت تجربه مجله نشنال جئوگرافیک انتخاب شد. به گفته او آنها در مرحله اول باید «رویا میکردند» و این رویا باید دستنیافتنی میبود. بعد از این آنها به مهندسی معکوس روی آوردند چون در کشور دانش انتشار چنین مجلهای وجود نداشت. به اعتقاد او اینکه به تجربههای جهانی نگاهی بیاندازیم به معنی کپیکردن نیست و تجربههای موفق دنیا باید تجلیل و بعد بر اساس قابلیتهای داخلی مهندسی دوباره شوند. بر همین اساس این نشریه یک طرح راهبردی برای خود نوشت و حتی نام نشریه بر اساس نظرسنجی انتخاب شد. به گفته سردبیر سرزمین من، گام بعدی تولید مطالب و انتشار تصاویری بود که جذاب باشند و اعتبار علمی داشته باشند. در این میان هیچ نیروی حاضر و آمادهای برای این کار وجود نداشت و باید همزمان نویسندگان و عکاسان به این سمت هدایت میشدند. او تجربه انتشار این مجله را یک تجربه موفق برای استفاده از طرحهای بلندپروازانه و استفاده از ابزارهای در دست برای رسیدن به هدف میداند. به گفته مختاری طرح یک انشا نیست بلکه یک سند است و باید سطر به سطر در آن دقت شود چون قرار است بر اساس آن مسیریابی انجام شود. او در نهایت به استفاده از تجربه جهان در همه زمینهها تاکید کرد و گفت باید دید دنیا در مواجه به مشکلات چه کرده، چراکه در هر زمینهای تجربه حاضر و آمادهای وجود دارد و قرار نیست ما آنها را کپی کنیم بلکه با مهندسی معکوس میتوان از این تجربهها استفاده کرد و هویت خود را شکل داد. فعالیت محیط زیستی به عنوان یک شغل بلافاصله بعد از سخنرانی رضا مختاری، مدیر یک تجربه موفق رسانهای دیگر در حوزه محیط زیست هم سخنرانی کرد. احسان محمدی، سردبیر پایگاه خبری زیسبوم به چرخه اقتصادی رسانههای محیط زیست پرداخت و برای این کار از دختر هشت سالهاش مثال آورد و گفت: دختر من از سه سالگی میخواست لاکفروش شود، بعدتر به فروش کفش بچه علاقهمند شد، وقتی مدرسه رفت خواست معلم شود و بعد که به کلاس بدمینتون رفت خواست مربی شود در نهایت یک روز اعلام کرد که میخواهد تور گردان شود. به گفته محمدی، در فرایند علاقهای این کودک هشت ساله میتوان چهار نکته اساسی پیدا کرد. چرا لاکفروشی به دلیل جذابیت کودکانه، چرا فروش کفش به دلیل نیاز چون پیدا کردن کفش بچگانه کار سختی است، چرا معلم به دلیل کاریزما، چرا مربی بدمینتون به دلیل تخصصی که کسب کرده بود و در نهایت چرا تورگردان به دلیل پول. به اعتقاد سردبیر پایگاه خبری زیستبوم، درآمد فقط پول نیست بلکه اعتبارافزایی است، اینکه یک کار به ما چه ارزشی میدهد. او درباره فرایند به وجود آمدن زیستبوم هم گفت: «احساس کردیم که در این حوزه خبر زیادی وجود دارد اما یک پایگاه خبری که همه آنها را گرد هم بیاورد وجود ندارد و بر همین اساس کار را شروع کردیم و در ۶ سال گذشته بیش از ۷۰ هزار خبر منتشر کردهایم.» محمدی با اشاره به اینکه باید بتوان از رسانهها پول درآورد اضافه کرد: «در حال حاضر برخی کانالهای تلگرامی تا ماهی ۷۵ میلیون تومان درآمد دارند، این کسب و کاری بود که تا دو سال پیش وجود نداشت.» او با طرح این پرسش که آیا میتوان این کار را در حوزه محیط زیست هم انجام داد، گفت: «این همه مدیر داریم که ولع دیدهشدن دارند، خوب هم خرج میکنند و حاضرند هزینه کنند اما برخی برای اینکه میگونید در شان ما نیست از این فرصت استفاده نمیکنند اما اگر پول درنیاوریم شکست میخوریم، یک سال میشود برای عشق و وطن کار کرد.» به گفته او برای این کار دویدن و زحمتکشیدن لازم است و به آنها که میخواهند رسانه محیط زیستی راهاندازی کنند هشدار داد باید همه جوانب را در نظر بگیرند و از آنها پرسید برای وقتی به دادگاه میروید هم حاضرید؟ محمدی در نهایت از فعالان محیط زیست خواست به منابع طبیعی و محیط زیست به عنوان یک شغل نگاه کنند. کافه حیات، یک تجربه تصویری در محیط زیست در ادامه بهنام صابرنعمتی یکی از تولیدکنندگان برنامه «کافه حیات» به معرفی این برنامه پرداخت. به گفته به علت اینکه صدا و سیما برنامه خاصی برای محیط زیست ندارد، او و همکارانش به این فکر افتادند که از بستر تلگران و فضای مجازی استفاده کنند و از دغدغههای محیط زیستی بگوند. او با اشاره به اینکه بخش تخصصی این برنامه به عهده حمیدرضا میرزاده از کارشناسان به نام محیط زست است، گفت: «ما تا امروز با هزینه شخصی این برنامه را تولید کردیم اما به تدریج اسپانسرها به سراغ ما آمدند و توانستیم اولین اسپانسر را برای برنامه بگیریم.» صابرنعمتی همچنین از تغییر رویه برنامه کافه حیات در سال آینده خبر داد که از برنامههای گفتگومحور به برنامههای کوتاهتر که مخاطب بتواند در فضای مجازی راحتتر آنها را دنبا کند، تبدیل خواهد شد. لزوم توجه به استانداردهای روزنامهنگاری در فعالیت در فضای مجازی صدرا محقق، روزنامهنگار دیگر سخنران این نشست بود. او درباره رونق کسب و کارهای محیط زیستی با فعالیت در شبکههای اجتماعی سخنرانی کرد و به رابطه بین رسانههای جدید در فضای مجازی و فضای کسب و کار پرداخت. محقق با اشاره به گسترش شبکههای اجتماعی و رونق شهروند خبرنگاری گفت: «شهروند خبرنگاران ممکن است حتی بمبهای خبری منتشر کنند و در کسب و کار هم میتوان از این پتانسیل استفاده کرد و در حوزه محیط زیست چون جذابیتها فرامتر است آسانتر میتوان به موفقیت رسید.» به گفته او اصول کار در شبکههای اجتماعی همان اصول کار در رسانه است، اما در مقام قیاس روزنامهنگاری قدیمی شده است. به اعتقاد او این روزها میتوان با شبکههای اجتماعی و بدون هیچ هزینهای به تبلیغ کسب و کار پرداخت، اما اینکه از چه چیزی عکس بگیرید و با چه ادبیاتی آن را منتشر کنید موضوعی است که موفقیت را شکل میدهد. محقق با اشاره به اینکه با رصدکردن نوشتههای میتوان به رمز موفقیت برخی حسابهای کاربری پی برد، اضافه کرد: «افراد موفق در شبکه مجازی روی یکی از ویژگیهای منحصر به فرد خود دست گذاشتهآند و آن را معرفی میکنند.» به اعتقاد او در این میان تکنیکهای نوشتن بسیار مهماند، در نوشتهها با ید به پرسشهای مخاطب پاسخ داد و هر پست باید پاسخدهنده یک نیاز باشد. او با اشاره به اینکه در شبکههای اجتماعی استفاده از کلیدواژههای انحصاری کسب و کار بسیار مهماند. اگر درباره موضوعی گزارشی نوشته میشود مهم است که از چه هشتگها و کلیدواژههایی استفاده شود و این هشتگها باید دائم تکرار شون. به گفته او برای موفقت در فضای مجازی باید آهسته و پیوسته حرکت کرد و به دنبال مخاطب حرفهای کسب و کار بود. مخاطب غیرحرفهای شاید ویترین را جذاب کند اما مخاطب واقعی شما را تبلیغ میکند و مواجه مستقیم با کسب و کار خواهد داشت. این روزنامهنگار در ادامه با اشاره به اصول خبرنویسی گفت: «وقتی یک خبر در فضای مجازی نوشته میشود باید به اصول توجه کرد و استانداردها را در این زمینه رعایت کرد.»
در ادامه نازلی یزدیزاده، رئیس هیات مدیره «داربن» درباره چگونگی راهاندازی یک خبرنامه برای تبلیغات محصولات سازگار با محیط زیست سخنرانی کرد. او به تجربه داربن در این زمینه اشاره کرد و گفت: «ما پیشتر کار آموزش محیط زیست میکردیم و دغدغه ما کمتر مصرفکردن و داشتن زندگی سبز بود اما همه آنهایی که به آنها آموزش میدادیم میگفتند خسته شدهایم و این کار هم مشکلی به مشکلات ما اضافه کرده است. بنابراین به این ایده رسیدیم که محصولات سبز را معرفی کنیم.» او در ادامه با اشاره به شروع تحقیق درباره محصولات سبز ادامه داد: «با این مطالعات به این نتیجه رسیدیم که کار ترویج را در کار جدید ادغام کننیم و موسسه داربن متولد شد. هدف ما این بود که نشان دهیم مثلا چرا گرمایش زمین به کلر ارتباط دارد و بر همین اساس رصد کردیم و تاثیرات هر ماده شیمیایی بر طبیعت را مشخص و به صورت خبرنامه منتشر کردیم.» یزدیزاده با اشاره به کارهای گرافیکی در این زمینه گفت: «ما اینفوگرافیکهایی تولید کردیم که مثلا نشان میداد جایگزینکردن یک لامپ LED با لامپ معمولی چه تاثیری بر دریاچهها دارد اما کمکم که کار جلو رفت با مشکلات سنگینی برخورد کردیم چراکه تولیدکنندگانی که استانداردهای ما را رعایت میکردند بسیار کم بودند.» او به کسانی که در تلاشند کسب و کاری در حوزه محیط زیست ایجاد کنند بشارت داد در این حوزه آنقدر کار نکرده وجود دارد که هر ایدهای منحصر به فرد خواهد بود و آنها رقیبی نخواهند داشت. به گفته او دنیا به سمت کسب و کار سبز میرود و باید و نبایدهایی در دنیا ایجاد شده و استانداردهایی باید رعایت شود که تولیدکنندگان را به سمت کالای سبز میبرد. یزدیزاده معتقد است از طرف دیگر این مصرفکنندگانند که محصولات را تغییر میدهند و اگر مصرفکننده به سمت مصرف کالای سبز برود تولیدکنندگان هم مجبور به تولید محصول سبز میشوند. اصلیترین تغییر دسترسی عادلانه به بازاراست در ادامه پژمان پازوکی که به همراه همسرش لیلا خادمی بنیانگذاران فروشگاه «کفشدوزک» هستند درباره فروش و عرضه محصولات روستایی با هدف توانمندسازی جامعه محلی برای حفظ محیط زیست سخنرانی کرد. او با اشاره به اینکه سالها همراه همسرش به جایجای ایران سفر کرده گفت: «در این سفرها با روستاهایی برخورد میکریدم که خالی از سکنه بود و معدود افرادی که آنجا مانده بودند میگفتند به علت نبود شغل و از بینرفتن محیط زیست به دلیل بهرهبرداری ناپایدار سکنه روستا آنجا را ترک کردهاند.» به گفته او او تکچاره بودن و اتکا به دمداری و کشاورزی مشکل اصلی روستاهای ایران است. مشکلات محیط زیستی میتواند به حاشیهنشینی و معضلات اجتماعی منجر شود. وقتی تنوع زیستی از بین میرود و تالابها خشک میشوند زندگی اطراف آنها هم خشک میشود. پازوکی با اشاره به اینکه کسب و کارها و معیشت پایدار میتواند این چرخه را قطع کند، اضافه کرد: «بر همین اساس طرحی ارائه کردیم تا محصولاتی تولید شود و به جای اینکه روستاییان دام را افزایش دهند صنایع دستی درست کنند. با این روش آینده به روستا و معیشت پایدار شکل میگیرد.» به گفته او در روستاها به علت خامفروشی زمان زیادی برای برای پول کمی صرف میشود اما اگر فرآوردههای فرآوری شوند سود بیشتری نصیب روستاییان میشود. پازوکی با تاکید بر اینکه فروشگاه کفشدوزک تلاش دارد در این فرایند کمتر دیده شود افزود: «ما بازاریابی فروش و آگاهسازی میکنیم و شبکههای اجتماعی فعالی داریم که با ۷۰ گروه همکاری میکند.» به اعتقاد او اصلیترین تغییر دسترسی عادلانه به بازاراست. وقتی افرادی را میبینیم که نادیده گرفته میشوند باید دید چگونه میتوان یک تغییر اساسی ایجاد کرد. باید این پرسش را مطرح کرد که صاحب اصلی کالا کیست که این به جهانبینی باز میگردد. ما گروههای جامعه محلی را صاحب واقعی میدانیم و اینکه رسالت ما جنس فروختن نیست و هدف اصلی این است که آنها روی پای خود بیاستند. پازوکی با اشاره به اینه در ورود به جوامع محلی سوال این است که آیا ضعیفترها سهیم شدهاند گفت: «سراغ کسانی میروسم که دسترسی کمتری دارند و در کنار اهداف اقتصادی اهداف فرهنگی شکل میدهیم.» لزوم فرایندمحور برای توانمندسازی جوامع محلی نینا امینزاده، تسهیلگر اجتماعی با موضوع فعالیتهایی توانمندسازی جامعه روستایی دیگر سخنران این نشست بود. به گفته امینزاده تسهیلگر کسی است که کار گروهی را تسهیل میکند و تلاش برای این است که گروهها از منفعت شخصی به سمت منفعت جمعی پیش بروند. او به تجربه شکست تعاونیها اشاره کرد و گفت: «افرادی خارج از جوامع محلی تعاونیها را بدون توجه به نیازهای جامعه محلی شکل دادند و به همین دلیل این تعاونیها شکست خوردند. اگر جوامع روستایی بخواهند استارتاپی داشته باشند باید فرایندی را طی کنند و دور هم جمع شوند و به سود مشترک برسند.» امینزاده با تاکید بر فرایندمحور بودن اضافه کرد: « جوامع محلی بیشتر از ما نگران محیط زیستند و باید در کسب و کارها به توانمندسازی آنها توجه شود.»
بزرگ فکر کنید و کوچک آغاز کنید نیکا بهجتی، عضو تیم فنی شرکت سراوا هم درباره راهاندازی کسب و کار؛ آنچه باید بدانیم در این نشست صحبت کرد. او در ابتدا این موضوع را یادآوری کرد که استارتاپ را نباید با شرکت و کمپانی اشتباه گرفت. به گفته او استارتاپها تجارتهای اینترنتیاند که در بستر اینترنت اتفاق میافتند و با هزینه کم و تیم کوچک شروع میشوند و از همه مهمتر مقیاسپذیرند. به اعتقاد بهجتی مقیاسپذیر بودن به این معناست که این تجارتها محدود به جغرافیا و منابع انسانی نیست و بدون اینکه نیازی به شروع از صفر تا صد باشد میتواند به جای دیگری منتقل شود. مقیاسپذیر بودن ویژگی مهم استارتاپها است در حالیکه کسب و کارها سنتی اینطور نیستند. او با اشاره به اینکه اولین گام در شروع یک استارتاپ آزمایش بازار است اضافه کرد: «باید دید اساسا بازاری برای آن محصول وجود دارد، مثلا باید از اینستاگرام استفاده کرد و اگر تعداد قابلتوجهی محصول شما را خریدند به سراغ مراحل بعد رفت. اگر درآمدها خیلی بیشتر از هزینهها شد در این حالت کسب و کار شما مقیاسپذیر شده است در حالیکه ۹۴ درصد کسب و کارهای اینترنتی شکست میخورند.» به گفته او باید بزرگ فکر کرد اما کوچک شروع کرد و این را به خاطر سپرد که شکست هم بخشی از موفقیت است. اما چرا کسب و کارها شکست میخورند؟ چون نیازهای مشتری را در نظر نمیگیرند، مارکتینگ را خوب انجام نمیدهد و حتی برخی به عنوان کسب و کار دوم استارتاپها را شروع میکنند که قطعا پیشرفتی نمیکنند چراکه باید در این کار تمرکز داشت. او در خاتمه یادآوری کرد که رشد استارتاپ برای سرمایهگذاران مهم است نه سود آن.
اجتماع و اقتصاد و محیط زیست پایه گردشگری پایدار اشکان بروج، مدرس دانشگاه در حوزه اکوتوریسم هم در این نشست از بایدها و نبایدهای راهاندازی کسب و کارهای مرتبط با اکوتوریسم گفت. او با اشاره به اینکه محیط زیست از انسانها و حیات وحش تشکیل شده گفت: «در ایران زنجیره گردشگری فقط به آژانسهای مسافرتی، هتل و ایرلاینها محدود شده است و برای بقیه این زنجیره کاری نشده است مثلا درباره پخش غذاهای سنتی به صورت آنلاین کاری نشده یا در مثلا کاری برای تور اسبسواری یا شترسواری از یک روستا به روستای دیگر کاری انجام نشده است.» به گفته او خانههای گردشگری دریایی به تازگی در حال رونق گرفتند و در موضوع مراکز فرهنگی در ایران کاری نشده است. یعنی اگر یک گردشگر بخواهد رقص لزگی یا کردی ببیند هیچ مرکزی برای این موضوع وجود ندارد. برخی دیگر از کسب و کارهای در حوزه گردشگری فصلی است مانند سافاری که الزاما ضد محیط زیستی هم نیست. در دنیا حیات وحش را به وسیله ماشین در مسیرهای مشخص به گردشگران نشان میدهند و پول آن را برای نگهداری حیوانات استفاده میکنند. تورهایی برای چیدن میوه یا دیدن لوکیشن فیلم یا دیدن نمایشهای محلی از دیگر کسب و کارهایی است که در حوزه گردشگری در ایران وجود ندارد. کسب و کارهای محیط زیستی مرتبط با گردشگری مانند داروهای گیاهی و پارکهای محیط زیستی هم در ایران نادیده گرفته میشوند. در کنار اینها برای کسب و کارهای ثانویه مانند طراحی فضای هتلها یا مثلا تهیه هیزم برای یک خانه روستایی هم فکر نشده در حالیکه میتوان برای همه اینها استارتاپ تعریف کرد. به گفته او وقتی توسعه پایدار شکل میگیرد که سه پایه اجتماع و اقتصاد و محیط زیست در کنار هم قرار بگیرند و در این حالت میتوانیم بگوییم کسب و کار سبزی داریم. توسعه پایدار یعنی از منابع حال حاضر به گونهای استفاده کنیم که آیندگان هم بتوانند مانند ما از آن استفاده کنند. در گردشگری پایدار هم جوامع میزبان و گردشگران بایدد از منابع طوری استفاده کنند که نسلهای بعدی هم بتوانند به همان شکل از آن استفاده کنند. دنبال وام نروید در این برنامه رضا باقری اصل، معاون دولت الکترونیک سازمان ارتباطات و فناوری اطلاعات هم سخنرانی کوتاهی کرد. او به شروعکنندگان کسب و کارهای نوین گفت ناامید نشوند و با اولین تلنگری که خوردند و یا اگر ایدهاشان کپی شد جا نزنند. به گفته باقریاصل مسئله اصلی این است که چقدر میتوانید خلق ارزش کنید. او همچنین به استارتاپها توصیه کرد دنبال وام نروند چراکه وام بدهی است. به گفته او کسب و کارهای بزرگ اغلب به صورت خانوادگی شروع شدهاند و اگر نمیتوانید خانواده و دستانتان را قانع کنید که در کار شما سرمایهگذاری کنند نمیتوانید مامور بانک را هم قانع کنید. به گفته او برای یادگرفتن هم نباید پول زیادی خرج کرد و همه این آموزشها در یوتیوب و آپارات وجود دارد و سازمان ارتباطات و فناوری اطلاعات هم این آموزشها را به صورت رایگان ارائه میکند. او همچنین گفت زمان ارائه یک سرویس برای موفقیت بسیار مهم است. طول عمر یک استارتاپ دو تا ۶ ماه است و اگر ایده به موفقیت نرسید نباید ناامید شد چراکه شاید زمان ارائه زمان خوبی نبوده یا هزینه کافی وجود نداشته است.
در پایان این نشست میثم زرگرپور، مدرس کسب و کار با موضوع کسب و کارهای نوپا سخنرانی کرد. زرگر پنج توصیه برای «دیوانههایی» داشت که میخواهند یک استارتاپ راهاندازی کنند. دیوانه برای اینکه این کار بسیار بسیار سخت است و شما را با انبوهی از ابهام و ترید مواجه میکند که ممکن است شما را «له» کند. او این پنج توصیه را به پنج گنج تشبیه کرد و در توضیح گنج اول گفت: «اول به جای تاسیس استارتاپ یک کسب و کار راه بیاندازید. استارتاپ بازی خیلی باحال است اما اغلب استارتاپها شکست میخورند. خیلی این کار را شروع میکنند چون از فضای دوستانه و غیررسمی لذت میبرند اما استارتاپ موفق آن است که در نهایت به سود برسد و وابسته به وام نباشد.» زرگر در توضیح گنج دوم هم گفت: «به جای اینکه دنبال پول باشید به دنبال حل مشکل مردم باشید. این یک توصیه اخلاقی نیست بلکه یک توصیه تجارتمحور است. مطالعات بر روی شکست استارتاپها که بسیاری از آنها محصولی میسازند که مشتری ندارد پس اول باید مشکل را شناسایی کرد و راهحل ارائه کرد و محصولی به بازار فرستاد که به درد بخورد تا در نهایت به پول برسد.» این مدرس کسب و کار در ادامه به گنج سوم اشاره کرد و افزود: «از کمک خواستن نترسید البته باید ابتدا کمک کنید تا بتوانید کمک بگیرید. مهمترین کاری که یک بنیانگذار استارتاپ میکند این است که باید از دیگران کمک بخواهند، با کمک دیگران کاهش هزینه اتفاق میافتد، زمان حل مشکل کم میشود. اما اگر به دیگران کمک نکنیم نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که دیگران به ما کمک کنند.» زرگر گنج چهارم را اینطور معرفی کرد: «مراقب زانوهایتان باشید. این یک مثال است برای اینکه مراقب سلامتیتان باشید. اغلب استارتاپها شکست میخورند اما چیزی که باقی میماند خود ماییم. وقتی جوانتریم خیلی نتایج فشارهای که بر خود میآوریم را حس نمیکنیم اما با بالاتر رفتن سن این فشارها خود را نشان میدهد.» و در نهایت او به گنج پنجم رسید که «رویا داشتن» است و اینکه «باید شجاعت دنبال کردن رویا را داشت.» به گفته زرگر این روزها اکوسیستم استارتاپها بر روی منابع طبیعی، محیط زیست و جوامع محلی شکل گرفته و حتی صندوق کارآفرینی امید به دنبال کسانی است که در روستاها کسب و کار راه بیاندازند. او در نهایت گفت استارتاپ الزاما ارتباطی با اینترنت ندارد بلکه مقیاسپذیر بودن آن مهم است. این رویداد توسط بنیاد آموزشی جزیره و با همکاری وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات برگزار شد. همچنین در ادامه این رویداد، دو کارگاه آموزشی با موضوع راهاندازی کسب و جدید و تبلیغات در شبکههای اجتماعی در روز سهشنبه ۱۷ اسفندماه نیز برگزار خواهد شد.