تاریخ انتشار :دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۲۱
کد مطلب : 65232
امروزه بانک‌های دیجیتال مسیری را که بانک‌های سنتی در طی ده‌ها سال طی کرده‌اند، در یک زمان بسیار کوتاه طی کرده و در حال سبقت از بانک‌های سنتی هستند.
بانکداری اسلامی، مشتری‌مداری و بانکداری اخلاقی؛ سه ضلع یک مثلث
به گزارش زیست آنلاین،بانکداری اسلامی، بعد از پیروزی انقلاب تا امروز یکی از مباحث مناقشه‌برانگیز در کشور ما بوده است. درحالی‌که برخی مراجع عظام نیز اشکال‌هایی به بانک‌ها وارد می‌کنند اما عملکرد بانک‌ها حتی مورد رضایت خود آنها یا مشتریان نیز نیست. بنابراین در نشستی با مسئولان و کارشناسان حوزه بانکداری تلاش کردیم به این پرسش پاسخ دهیم که ریشه این نارضایتی‌ها کجاست و چه راه‌حلی برای رفع آنها در عین حفظ نظام بانکداری اسلامی وجود دارد؟ در این میزگرد دکتر امید ترابی، عضو هیات‌مدیره شرکت توسن؛ دکتر احمد مجتهد، عضو هیات‌مدیره بانک سامان؛ دکتر کامران ندری، مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی و دکتر هادی حق‌شناس، صاحبنظر حوزه بانکی حضور داشتند و به بیان نظرات خود پرداختند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.
 
* برای شروع بفرمایید که به نظر شما بانکداری اسلامی درحال حاضر در دنیا چه وضعیتی دارد و روندهای کلانی که در این حوزه دنبال می‌شود، چیست؟ این نوع خاص از بانکداری چه مزایا و معایبی نسبت به بانکداری مرسوم دارد؟

ترابی:
در ابتدا باید خاطرنشان کنم که این یک واقعیت است که در دنیا بانک‌ها به منظور جذب منابع از کشور یا افراد مسلمان به سمت بانکداری اسلامی رفته‌اند. درواقع، بانک‌ها متوجه این واقعیت شده‌اند که بخش زیادی از مشتریان آنها را مسلمانان تشکیل می‌دهند که طبیعتا ترجیح این افراد استفاده از بانک‌های اسلامی است به همین دلیل بانک‌های دنیا هم تلاش می‌کنند تا این خدمات را در قالب رویه‌های جاری خود ارائه دهند. از طرف دیگر رفتن به سمت بانکداری اسلامی با هدف جذب سرمایه از کشورهای اسلامی نیز صورت می‌گیرد.
 
درواقع، به‌خاطر اینکه کشور‌های مسلمانی هستند که منابع مالی در اختیار دارند برای بانک‌های کشور‌های غیرمسلمان این جاذبه را دارند که بخواهند آنها را به سمت خود جلب کنند و بهترین راه جذب آنها بانکداری اسلامی است. با این کار سرمایه‌گذاران و بانک‌ها در کشورهای اسلامی و مسلمان‌نشین دیگر دغدغه‌ای از بابت ورود و حضور در بانک‌های جهانی نخواهند داشت چون خیال‌شان از بابت سیستم بانکی جهانی که حالا دارد به سمت اسلامی شدن پیش می‌رود راحت خواهد بود.

ندری:
باید دقت کنیم که روندهای کلان در بانکداری اسلامی با آنچه که در سیستم بانکداری سنتی در جهان مرسوم است تفاوت دارد. درواقع می‌توان گفت بانک‌ها در دنیا فرآیند تدریجی بودن تکامل و توسعه بانکداری اسلامی را قبول کرده‌اند، بنابراین می‌توان گفت سیستم‌شان سیستم دوگانه است که پیش رفتن براساس این سیستم حسن‌هایی را برای آنها در پی داشته است، اما بانک‌های اسلامی را در معرض چالش قرار داده است. یک نکته مهم که باید در اینجا به آن توجه کنیم این است که بانک‌های اسلامی نه‌تنها باید موازین شرعی را رعایت کنند که همزمان با چالش کارآمد بودن و خوب عمل کردن هم مواجه هستند.
 
این رقابت سبب تلاش برای پیشرفت در بین بانک‌های اسلامی شده است، به این صورت که این بانک‌ها تلاش می‌کنند تا هم فعالیت‌هایشان با شرع انطباق داشته باشد و هم اینکه اگر جایی بد یا اشتباه عمل کنند مشتری‌شان از دست می‌رود. به همین دلیل تلاش می‌کنند تا نواقص و کاستی‌های خود را به سرعت برطرف سازند. همین مساله سبب شده است تا این بانک‌ها درواقع نوآور و خلاق‌تر باشند.

این درحالی است که به نظر من در داخل کشور، اتفاقا ما شرایط خوبی از این نظر نداریم. من به شخصه حس می‌کنم در مقایسه با وضعیت بانکداری در دنیا، بانکداری اسلامی و یکپارچه ما اگر با هدف خارج کردن ربا از بانکداری مطرح شد، ناکام مانده است. نکته حرف من این است که آن رقابتی که پیش‌بینی می‌شد بتواند کار را پیش ببرد و تغییر و تحول به وجود بیاورد، رخ نداد. این درحالی است که در دنیا برای اینکه بتوانند مشتری بیشتری به خود جذب کنند، سعی دارند رویه‌هایی اتخاذ کنند که هر چه بیشتر و بهتر با بانکداری اسلامی مطابقت داشته باشد. درنهایت باید گفت که واقعیت این است که وقتی انگیزه در سیستم شما وجود نداشته باشد، پیشرفتی رخ نمی‌دهد، بنابراین تا زمانی‌که مشتری‌مداری در عمل در بانک‌ها وجود نداشته باشد، بانکداری اسلامی را به درستی نخواهیم داشت.


حق‌شناس:
من برای روشن شدن موضوع با یک مثال شروع می‌کنم. ببینید وقتی گفته می‌شود فرق بین یک رستوران اسلامی و غیراسلامی چیست، آنچه در ذهن متبادر می‌شود حلال و حرام بودن غذا است. البته با داشتن پیش‌فرض‌هایی که مثلا هر دو بهترین آشپز و مواد را انتخاب کرده‌اند و قیمت‌ها و غذاهای مطلوبی ارائه می‌دهند. شرایط درباره بانکداری اسلامی و غیراسلامی نیز به همین صورت است که اگر ما ربا را از بانکداری اسلامی حذف کنیم، وضعیت هر دو باید یکسان باشد اما این همسانی وجود ندارد. یعنی این‌گونه نیست که تنها تفاوت بانکداری اسلامی با غیر آن در وجود ربا باشد. تفاوت‌های زیاد دیگری نیز وجود دارد.
 
درواقع می‌توان گفت تفاوت‌های اینها بسیار زیاد است و تنها با یک یا دو آیتم نمی‌توانیم آنها را با هم مقایسه کنیم. در بانکداری اسلامی مهم این است که ربا وجود نداشته باشد و پول را وارد هر کسب‌وکاری نکند و شروط متعدد دیگر. حالا اگر این شروط را هم یکسان بگیریم، قیمت پول بین بانک‌های ما و بانک‌های اسلامی کشور‌های دیگر یکسان نیست تا بتوانیم استنتاج‌های یکسان داشته باشیم. بنابراین مقایسه بین بانکداری اسلامی و غیراسلامی را نمی‌توانیم به سادگی داشته باشیم و برای مقایسه اینها و روندهای کلانی که وجود دارد باید شرایط و موقعیت‌های متعدد و متفاوتی را در نظر بگیریم و به آنها توجه کنیم.

ترابی:
من صحبت‌های آقای حق‌شناس را با تاکید بر این نکته ادامه می‌دهم که اگر به سیستم بازار توجه کنیم می‌بینیم که مشتری اهمیت زیادی دارد و درواقع مشتری‌مداری هم از اینجا می‌آید. با توجه به این نکته باید گفت با توجه به آنچه که ما از بانکداری اسلامی در خارج از ایران می‌بینیم، می‌توان اذعان کرد که خود بانکداری اسلامی بزرگترین مزیت رقابتی در راستای مشتری‌مداری برای بانکداری در یک کشور اسلامی است؛ چراکه با اینکه در کشورهای آفریقایی و آمریکایی بانک‌ها بسیار قوی فعالیت می‌کند اما بانکداری آنها موردپسند مسلمانانی که به ارزش‌های دینی خود پایبند می‌باشند، نیست. پس حضور بانک‌های اسلامی برای آنها موردپسند و مقبولیت واقع می‌شود چراکه اگر در کشور‌های مختلف اگر یک کشور یا یک نهاد در خود همان کشور بخواهد بانک جدیدی تاسیس کند، دچار مشکل خواهد شد.
 
چراکه بانک‌های جا افتاده زیادی با حوزه فعالیت آنها وجود دارند اما تاسیس بانک اسلامی در آن کشور باعث پیشرفت می‌شود، زیرا بانکی با موضوع جدید و مخاطب خاص خواهد بود.
اما اگر به کشور خودمان برگردیم باید اذعان کنیم که بانکداری اسلامی در اینجا مبنای مزیت رقابتی برای بانک‌ها نیست. ما در عرصه بانکداری اسلامی رقابت نداریم، یعنی بانکی این ادعا را ندارد که عملکرد اسلامی بیشتری دارد و بتواند آن را یک حسن بداند.

حق‌شناس:
یک دلیل دیگر هم که می‌توان به آن اشاره کرد این است که انعطاف‌پذیری در بازار پول کشور بسیار ناچیز است و درواقع، یکسان بودن سود، سپرده و تسهیلات تکلیفی باعث می‌شود رقابت از بین برود. این واقعیت که بانک‌ها نمی‌توانند با یکدیگر وارد رقابت شوند هم ضربه بزرگی می‌زند.

مجتهد:
یک نکته که نباید فراموش کنیم و ربطی به بحث بانکداری اسلامی نیز ندارد این است که در ایران بانک‌های دولتی ما در سال‌های گذشته اهمیت زیادی به مشتری نمی‌دادند و از زمانی‌که بانک‌های خصوصی آمدند رفتار و تعامل آنها با مشتری‌ها عوض شد. پس می‌بینیم که این مساله به اسلامی بودن یا نبودن ربطی ندارد.

بانک‌های خصوصی نیز به این دلیل به سمت بانکداری اسلامی رفتند که تنها راه رقابت با بانک‌های بزرگ دولتی و جمع‌آوری سپرده از مشتری را در جذب مشتری و مشتری‌مداری دیدند. به همین دلیل هم بر این مساله تاکید کردند. پس بحث مشتری‌مداری از قبل در بانک‌های ما ضعیف بود و ربطی به بانکداری اسلامی هم نداشت و ندارد، حتی هنوز هم در برخی بانک‌ها کارمندها خود را موظف با پاسخگویی به مشتریان نمی‌دانند

* با وجود چنین مانعی، بانک‌ها برای رقابتی‌شدن در عین پایبندی به سیستم بانکداری اسلامی چکار می‌توانند بکنند؟

مجتهد:
ببینید حالا که بحث رقابت قیمتی در بانک‌ها وجود ندارد، چون نرخ ثابت وجود دارد، پس آنچه مشتری را جذب می‌کند خدماتی است که در بانک‌ها ارائه و باعث رضایت مشتری‌ها می‌شود وگرنه ملاک فرد برای ترجیح یک بانک این می‌شود که کدام بانک به فرد نزدیکتر است.

نکته بعدی بحث رضایت مشتریان است. مشتری باید اینقدر رضایت داشته باشد که به دیگران توصیه کند تا به آن بانک بیاید، بحث وفاداری مشتری بسیار مطرح است. بنابراین وقتی شرایط سپرده‌گذاری در بانک‌ها یکسان است، بنابراین بانک‌ها برای برای جذب و نگهداشت مشتری باید وارد بحث و تعامل با مشتری شوند. کاری که در دنیا انجام شده است این است که مشتریان براساس نیازهایشان طبقه‌بندی می‌شوند. مثلا مشتری تسهیلاتی یا انواع دیگر هستند. بنابراین اگر ما هم بتوانیم خدمات را براساس آن نیاز‌ها ارائه دهیم، رضایت مشتری بیشتر می‌شود.


* ما چقدر توانسته‌ایم از منظر بانکداری اسلامی مشتریان‌مان را راضی کنیم؟
مجتهد:
در این بحث اختلاف‌نظر زیادی وجود دارد، چراکه مردم مفهوم بانکداری اسلامی را هنوز به درستی نمی‌دانند و فکر می‌کنند اگر بهره وامی مثلا به ۲۰ درصد رسید غیراسلامی و اگر به ۵ درصد رسید اسلامی خواهد بود درحالی‌که این‌طور نیست. مفهوم بانکداری اسلامی بحث ربوی بودن است، درواقع نرخ بهره مهم‌ترین بحث و عامل تمایز بانکداری اسلامی و غیراسلامی نیست. بنابراین ممکن است مردم به دلیل عدم آشنایی صحیح با اصول بانکداری اسلامی در قضاوت‌هایشان دچار اشتباه شوند.

حق‌شناس:
در توضیح این مساله که فرمویدید باید اشاره کرد که در تغییرات نرخ بهره، بانک مقصر نیست که چرا نرخ سود بالا یا پایین است بلکه متغیر دیگری در اقتصاد کلان است که تعیین‌کننده نرخ تسهیلات است. بنابراین بانک مقصر نیست و این مساله ربطی به اسلامی بودن یا نبودن بانک ندارد.

* سوال اینجا است که وقتی از بانکداری اسلامی نام می‌بریم، و روی این نوع بانکداری تاکید می‌کنیم چطور باید خصوصیات و ویژگی‌های این نوع بانکداری را برای مشتری توضیح دهیم؟

ندری:
معتقدم که عمده نارضایتی مردم این است که نرخ سود بالا است، هرچند بالا بودن نرخ سود در ظاهر به بانکداری اسلامی ارتباطی ندارد اما اگر بخواهیم درست نگاه کنیم صحیح نیست بانکی که براساس تعالیم و نگاه اسلام عمل می‌کند، سودهای اینچنینی بگیرد و خروجی مناسبی نداشته باشد. مسلما چنین چیزی نارضایتی به وجود می‌آورد. اما می‌دانیم که دلیل این مساله مشکلات کشور در سطح‌های کلان اقتصادی است و تنها مقصر آن بانک نیست

علاوه بر این انتقاد‌هایی که به نظام بانکداری اسلامی ما از منظر شرع وارد است تنها در این نیست که نرخ سود بالا است، هرچند علما با جنبه‌های اقتصاد کاری ندارد و تنها این را می‌گویند که نرخ سودی که شما می‌گیرید اشکال دارد و اسلامی نیست اما نکته مهم این است که در زمینه بانکداری اسلامی تنها با نرخ سود مواجه نیستم و وقتی می‌گوییم بانکی اسلامی عمل می‌کند یا نه، تنها براساس نرخ سود و سپرده قضاوت نمی‌کنیم.
 
موارد دیگری هم وجود دارد مثل این‌که بدهی افراد به بانک افزایش پیدا می‌کند درحالی‌که این مساله از منظر بانکداری اسلامی قابل دفاع نیست. این یکی از مباحث فقها است که در بانکداری اسلامی، بدهی‌ها بی‌حد و حصر افزایش پیدا نمی‌کند، حتی در بسیاری از بانک‌های جهان هم این اتفاق رخ نمی‌دهد.اگر از این منظر نگاه کنیم این اشکالات به بانک‌های ما وارد است که شبهه شرعی دارد. درواقع منظور من این است که نمی‌توانیم بگوییم که خروجی‌ها ضعیف است، در بانکداری ما که بانکداری اسلامی است از نظر من اگر بانکی خروجی ضعیفی داشته باشد به این برمی‌گردد که روح آن با بانکداری اسلامی فاصله دارد.

 * چطور می‌توان خیال مشتری را راحت کرد که بانکی که به آن وارد شده است جزئی از بانکداری اسلامی است و فرد می‌تواند با وارد شدن به بانک در یک بستر اسلامی کارهای خود را انجام دهد؟

ترابی:
بانک‌هایی که به عنوان بانک‌های اسلامی در کشور‌های مختلف فعالیت می‌کنند، تلاش می‌کنند که مخاطب خود را مجاب کند که تو در این بانک از من خدمات اسلامی دریافت خواهی کرد، مثلا شریعه بورد دارند که فقها هر ساله برای این بانک‌ها شریعه بورد ارائه می‌دهند. این عاملی است که باعث می‌شود که مردم به بانک اعتماد پیدا کنند و آن را به عنوان بانکی اسلامی بشناسند.
حالا این بانک‌ها را با بانک‌های کشور که خود را بانک اسلامی معرفی می‌کنند مقایسه کنید، هیچ‌کدام این کار را نمی‌کنند. اگر دقت کنید ما بانک‌های مختلفی با خدمات مختلف داریم که برای گروه‌ها و مشتری‌های ویژه خدمت ارائه می‌دهند، برای آنها برنامه ریخته‌اند و سعی می‌کنند آنها را به خود جلب کنند، اگر این امکانات و برنامه‌های بانکی برای رفع نیاز مشتری و جلب‌نظرش را مطالعه کنیم می‌بینیم که بانک‌ها هیچ برنامه‌ای برای رفع نیاز کسانی که واقعا دغدغه بانک اسلامی را دارند ایجاد نکرده‌اند.

مجتهد:
باید توجه کنیم که کلیه قوانین و مقرراتی که درباره بانک‌های کشور است به تصویب شورای نگهبان رسیده است. در شواری نگهبان ۶ فقیه عالیقدر هستند که مطابقت این قوانین با اصول اسلامی را تایید کرده‌اند، بنابراین همه بانک‌های ما موظف هستند قوانینی که بانک‌مرکزی به عنوان قوانین اسلامی به آنها می‌دهد را رعایت کنند. بنابراین روی کاغذ بانک‌های ما کاملا اسلامی هستند اما باید پرسید آیا این کافی است که مشتریان بانک به یک بانک اعتماد کنند که آن بانک اسلامی است یا نه؟

ندری:
صحبت شما کاملا صحیح است. درواقع باید گفت که ما در کشور این مشکل را از نظر سیاسی حل کرده‌ایم، نه از نظر رضایتمندی مشتری، اینکه از نظر سیاسی مشکل را حل کرده‌ایم یعنی اینکه شورای نگهبان و ۶ فقیه این شورا را مبنای عملکرد قرار داده‌ایم و اعلام کرده‌ایم که بر این اساس اسلامی هستیم اما به جنبه‌های دیگر مساله توجه نکرده‌ایم و گمان کردیم که همین که بگوییم براساس قوانین، اسلامی هستیم کافی است.

اتفاقا مشکل اصلی اقتصاد این است که مشکلات اقتصادی را با راه‌حل‌های سیاسی حل می‌کنیم نه با راه‌حل‌های اقتصادی. ما تنها از نظر قانونی عملکرد بانک‌ها را می‌سنجیم نه براساس رضایت مشتری. درواقع هدف ما از بانکداری اسلامی جلب رضایت مشتری نیست، بلکه کسب رضایت حکومت است.

*یعنی نظر شما این است که در سطح کلان بانک‌های ما اسلامی هستند اما در جزئیات مشکل وجود دارد؟

ترابی:
به نظر من مساله اصلی این نیست. بلکه مشکل اینجاست که خود بانک‌ها برای اینکه نشان بدهند اسلامی هستند هم اقدامی نکرده‌اند. الان در جامعه شبهه‌ای درباره اسلامی بودن نظام بانکداری کشور وجود دارد اما خود بانک‌ها نیامده‌اند کاری کنند که نشان بدهند یک بانک اسلامی هستند. ممکن است در قوانین ذکر شده باشد که این عمل مطابق بانکداری اسلامی است، اما هیچ بانکی نداریم که در عمل کار منحصربه‌فردی انجام داده باشد تا مشتری را مجاب کند که در یک بانک اسلامی حساب دارد.

مجتهد:
به دلیل اینکه اختلاف‌نظر بین مراجع به لحاظ شرعی وجود دارد، باید یک نظر واحد برای بانک وجود داشته باشد و آن نظر واحد نظر شورای نگهبان است. این در سطح کلان است و در سطح‌های خرد مثلا بانک‌مرکزی به بانک‌ها اعلام می‌کند که قرارداد مشارکت مدنی باید با افراد ببندید. بنابراین سطح‌های خرد را هم بانک‌مرکزی تعیین می‌کند. بنابراین سطح کلان که تعیین شده است از پیش، در سطوح خرد هم بانک‌مرکزی اعمال نظر و قدرت می‌کند.

ما در ایران معتقدیم براساس دستورالعمل‌ها، مقررات و افرادی که هستند طبق دستورالعمل و قوانین اسلام عمل می‌کنند که از منظر دست بالایی ما یعنی بانک‌مرکزی به ما اعلام شده است.

*با تمام این توضیحاتی که تا بدین‌جا داده شد، مشتری ما هنوز هم راضی نیست و این نوع بانکداری را بانکداری اسلامی نمی‌دانند، اگر درباره این مساله شما هم موافق هستید، راهکار قانع کردن مشتری را چه می‌دانید؟

مجتهد:
اگر مشتری راضی نباشد ربطی به قوانین و مقررات ندارد، به نحوه اجرا بازمی‌گردد. ما براساس عقود اسلامی که ۱۵ عقد داریم می‌توانیم به مشتریان بانک‌ها تسهیلات ارائه بدهیم، از طرف دیگر می‌توان سپرده قبول کرد و سود پرداخت کرد. این اصل نظام بانکداری اسلامی است که در سطح کلان مشخص شده است، اما باید این مساله را ما در سطوح خرد و جزء مدیریت کنیم، یعنی اینکه هر بانکی باید یک حسابدار داشته باشد که بررسی کند فردی که تسهیلات بانکی گرفته است آیا طبق عقود اسلامی صورتحساب‌هایش درست است یا نه؟ اگر درست باشد و براساس آن عقود پیش برویم که بانکداری اسلامی را پیاده کرده‌ایم و مشتری هم این را متوجه می‌شود، اگر صورتحساب‌ها براساس عقود پرداخت نشود باید آن را درست کرد نه اینکه در عقود و اسلامی بودن آنها شک کرد.

* بانکداری اسلامی زمانی‌که این عقود را وضع کرده است برای ارائه تسهیلات به مشتریان، شرایط متفاوت کسب‌وکارها را در نظر نگرفته است درحالی‌که هر کسب‌وکاری شرایط خاص خود را در جامعه دارد. این مشکل را چطور می‌بینید؟

حق‌شناس:
معتقدم مشتری‌ها خیلی به اسلامی بودن یا نبودن بانک کاری ندارند، بلکه مشکل اصلی آنها این است که نرخ سود بالاست و این بالا بودن نرخ سود را براساس قضاوت‌های ذهنی خودشان در تضاد با اصول اسلامی می‌دانند. بنابراین اگر نرخ بهره پایین بیاید آن‌وقت مشکل اصلی افراد نیز حل می‌شود.

نکته بعدی این است که با آمدن بانک‌های خصوصی، رفتار بانک‌های دولتی تغییر کرد. رقابت که ایجاد شود دریافت کالا و خدمات به‌صورت خودکار با بالاترین کیفیت و کمترین قیمت انجام می‌شود. ما معتقدیم که رقابت مقدس‌ترین قانون اقتصاد است. وقتی بانک‌مرکزی به هر دلیلی بانک‌ها را مجبور کند که ۱۵ هزار میلیارد تومان از سپرده‌های مردم را به نرخ دو برابر بخریم، آن وقت بانک‌ها هیچ کاری نمی‌توانند بکنند. آن وقت اسلامی بودن از بالا اعلام می‌شود که چون قوانین براساس نظرات فقها در کنار حقوقدان‌ها نوشته شده است پس این قوانین و بانکداری اسلامی است.

ترابی:
واقعیت این است که بازار رقابتی نیست و از نقطه نظر بازار بین بانک‌های ما رقابت وجود ندارد، به‌خاطر اینکه یک الگوی ثابت از طرف بانک‌مرکزی برای آنها وضع شده است. پس درنهایت با این جملات و استدلال‌ها از خود دفاع می‌کنند. بنابراین وضع موجود، جای بحث زیادی را برای ما نمی‌گذارد.

اما از منظر اینکه چقدر قوانین بانکداری اسلامی به کسب‌وکار فکر کرده است، اگر از نگاه جهانی به آن بپردازیم باید گفت که بانکداری اسلامی با این چالش روبه‌رو است که برای رقابت با تجارت و خرید‌های آتی مساله دارد یا مثلا برای نرخ متغیر این مساله را دارد. حتی بانک‌هایی که در کشور‌هایی تسهیلاتی با نرخ متغیر ایجاد کرده‌اند، مثل ابرا در مالزی، باید گفت که این تسهیلات شائبه دارد. اینجا یک بحث متفاوت است که باید برنامه‌ریزان اقتصادی از منظر اسلامی آن را حل می‌کنند، اما از منظر روزانه که نگاه کنیم فکر نمی‌کنم مشکلی ابزاری وجود داشته باشد یعنی مشکل یک مشکل اساسی است.

* وقتی که فرد نیاز دارد وام تهیه کند اما باید این وام را به صورت وام کالا بگیرد درصورتی‌که به وام کالا نیازی ندارد، این را چطور تفسیر می‌کنید ؟

ترابی:
این دیگر بحث ربا است. اگر بخواهیم از نظر ابزاری آن را نگاه کنیم این ربا است و بانکداری اسلامی دست‌وپای فرد را در این زمینه می‌بندد، چراکه به دنبال این است که جلوی ربا را بگیرد.

مجتهد:
ما یک اصل داریم که کار مسلمین را نمی‌توان معطل گذاشت و براساس آن وقتی مساله‌ای وجود دارد ما به دنبال این می‌رویم که این مسائل را حل‌وفصل کنیم. علاوه بر این مسائلی که ما در زمینه اسلامی با آنها روبه‌رو هستیم به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ یکی مسائلی که در همان زمان صدر اسلام هم وجود داشته‌اند یکی هم مسائلی که در طول زمان با توجه به شرایط حاکم بر جامعه و جهان همان دوران به وجود می‌آیند که مسائل اینچنینی مثل گرفتن وام در کسب‌وکار‌ها از جمله موارد جدید است.

* آیا می‌شود گفت که بانکداری هم یک موضوع جدید است؟

مجتهد:
این از جمله مسائلی است که درباره آن بین علما اختلاف است. بعضی می‌گویند کاملا جدید است و بعضی معتقدند که نه از همان ابتدا این موارد را داشتیم، اما آنچه مهم است این است که اسلام در مورد بانکداری چهار شرط دارد: ربوی نباشد قرر نباشد .فعالیت‌های ممنوعه نباشد

اگر این دید را قبول بکنیم، بیمه یک مساله جدید است چون ریسک وارد آن می‌شود. در مالزی بیمه را در ذیل یک عقد قرار دادند اما در ایران این اتفاق نیفتاد و اصل بر این گذاشته شد که بیمه و ریسک موجود در آن یک مساله جدید است و براساس ۴ اصلی که مطرح کردم بررسی شد که برخلاف آن چهار اصل نباشد و بعد مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر این، ما باید مسائل جدید دیگر مثل پول الکترونیک و بیت‌کوین که در صدر اسلام نبوده است را بتوانیم مدیریت کنیم. ما می‌توانیم در هر موردی اجتهاد کنیم و نظر فقها را بپرسیم. ما چون اجتهاد داریم در فقه اسلامی راه‌حل برای مسائل را می‌شود پیدا کرد و مشکل نداشته باشیم.

* مشکل اینجاست که درحال حاضر نه مشتری و نه بانکدار هیچ‌کدام از این وضعیت راضی نیستند. چه راهکاری می‌تواند مشکلات و نارضایتی این دو دسته را حتی در کوتاه و میان‌مدت رفع کند؟

ترابی:
من راه‌حلی برای این موضوع به ذهنم نمی‌رسد، اما توجه به این نکته ضروری است که به طور حتم عمل کردن بر مبنای بانکداری اسلامی سخت‌تر است چراکه تقید‌های بیشتری دارد.

* جناب آقای ندری، از نظر شما بانکداری اسلامی چقدر توانسته است کسب‌وکار را تسهیل کند؟

ندری:
برای پاسخ به این سوال باید توجه کنیم که الان تولیدکننده‌ها یا حاضران در کسب‌وکارهای دیگر برای گرفتن تسهیلات بانکی مشکل دارند یا اینکه دسترسی به وام و تسهیلات بانکی ندارند یا نرخ برای آنها مساله است. این درباره خانوار‌ها نیز صدق می‌کند.

از طرف دیگر بانکدار هم این مشکل را دارد که درآمد لازم را با نرخی که تولیدکننده یا خانوار از من انتظار دارد را نمی‌تواند کسب کند و این باعث شده است که کل اقتصاد با مشکل مواجه شود. وقتی خانوار نتواند تسهیلات بگیرد، تقاضای موثر برای تولیدات داخلی کشور کاهش پیدا می‌کند و از طرفی هم وقتی تولیدکننده به تسهیلات با نرخ پایین دسترسی نداشته باشد، این عدم تعادل در اقتصاد را به وجود می‌آورد.

حق‌شناس:
اگر از منظر دیگر هم بخواهیم به این ماجرا نگاه کنیم، نکات قابل‌توجهی خواهد داشت. باید دقت کرد که هر جا که ما صف ببینیم به‌طور حتم اخلالی در ارائه خدمت و کالا وجود دارد. از همین‌رو درک این مساله راحت است که متقاضیان مشغول در کسب‌وکار که برای دریافت تسهیلات در صفی قرار دارند در کارشان دچار مشکل هستند این صف ایجاد شده برای دریافت تسهیلات باعث می‌شود که بانک‌ها این امکان را داشته باشند که بهترین مشتری را پیدا کنند ولی معمولا چنین اتفاقی نمی‌افتد.

*سوال اینجا است که مقررات بانکی در چارچوب اسلامی آیا وضعیت و قوانین موجود برای کسب‌وکار بانکی را تسهیل کرده است یا نه؟

حق‌شناس:
به‌طور حتم می‌توان گفت که این قوانینی که وجود دارد، تسهیل‌کننده کسب‌وکار نیست. ما به دلیل اینکه کمبود منابع داریم نتوانسته‌ایم کسب‌وکار را تسهیل کنیم، از طرفی ما قانون تسهیل کسب‌وکار را داشته‌ایم اما به دلیل اینکه بستر‌های لازم برای انجام این قوانین شکل نگرفته است نمی‌توانیم این قوانین را اجرا کنیم. همچنین به‌خاطر اینکه به هر دلیلی رقابت کامل در کشور شکل نگرفته است فضای کسب‌وکار با این قواعد نمی‌تواند رونق بگیرد.

* نباید به این موضوع توجه شود که ممکن است همین مقررات مانع پیشرفت کسب‌وکار شوند؟

ندری:
نمی‌توانیم بگوییم هر مقرراتی مانع است. قوانینی و عقودی که در بانکداری بدون ربا وجود دارد عقود مفید و خوبی هستند اما چرا بخشی از این عقود شکل نمی‌گیرند؟ بخشی از آن برمی‌گردد به دخالت و اعمال قدرت بخش‌های دیگر جامعه که در اقتصاد موثر هستند، مثل دخالت دولت در بازار پول. وقتی دولت بخشی از منابع را استفاده می‌کند یا اینکه بانک‌ها را مکلف می‌کند که منبع مالی در اختیار چه بخش‌هایی قرار دهند، آن وقت آن قانون نمی‌تواند برای کسب‌وکارهای خرد به درستی اجرا و باعث پیشرفت آنها شوند.

* با توجه به این مساله درباره اینکه چقدر در بانکداری ما اخلاق‌مداری جا افتاده است، چه نظری دارید؟

حق‌شناس:
برای اینکه وارد این بحث شویم لازم است که بانکداری اخلاقی را تا حدی بشناسیم. به‌طور کلی منظور از بانکداری اخلاقی این است که منافع عمومی را در اولویت اول قرار دهیم و بعد از آن مشتری‌مداری را سرلوحه بگذاریم. براساس اخلاق‌مداری، بانک نباید تنها به سود فکر کند و سعی می‌کند منفعت عمومی از جمله نفع و رضایت مشتری تا منفعت و رضایت جامعه را در نظر بگیرد، مثلا در بانکداری اخلاقی به کسب‌وکارهایی به‌طور ویژه تسهیلات داده می‌شود که در صنایع برگشت‌پذیر سرمایه‌گذاری کنند یا اینکه به محیط زیست، خدمتی ارائه دهند یا اینکه منابع انسانی را تکریم کنند. درواقع بانکداری اخلاقی با قید‌های اینچنینی که به نفع جامعه باشد، تسهیلات پرداخت می‌کنند. مثلا برای پرداخت تسهیلات و کسب‌وکار بین دو گروه که یکی به تجدیدپذیر بودن توجه دارد و دیگری نه، کارشناسان به آن رای می‌دهد نه اینکه کدام پروژه برای بانک سود بیشتری به همراه می‌آورند.

ندری:
اگر آنچه ما به عنوان بانکداری اسلامی می‌شناسیم رعایت شود یعنی بانکداری عاری از ربا باشد، فعالیت‌هایی که از نظر شرع حرام است را تامین مالی نکند و شروط دیگر می‌توان گفت همان بانکداری اخلاقی محقق شده است. به‌هرحال باید به این نکته توجه کرد که اخلاق در اقتصاد اسلامی خیلی مهم است و طبعا شما نمی‌توانید بگویید که به ربا اهمیت نمی‌دهم ولی به محیط زیست اهمیت می‌دهم. آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ذات بانکداری اسلامی، اخلاق به معنای رعایت ارزش‌های انسانی است. داشتن عدالت اجتماعی، برخورد یکسان با مشتری، نرفتن به سمت فعالیت‌هایی که برای جامعه مضر است و موارد اینچنینی نشان می‌دهد که اخلاق و بانکداری اسلامی در ارتباط هستند. اما اینکه چقدر این امور اخلاقی در بانکداری اسلامی که در جامعه اجرا می‌شود جاری است را من براساس تجربه شخصی که دارم می‌توانم عنوان کنم که نمی‌توان خیلی امیدوارکننده دانست.

*پس آیا می‌توان گفت که بانکداری اسلامی در کشور ما کاملا هم مبتنی بر اخلاق نیست؟

مجتهد:
من چون در بانک هستم، اجازه دهیم تحلیل خود را از منظر فرد بانکی برای شما شرح دهم. ما چیزی تحت عنوان منشور بانکداری داریم، ببینید ما در بانک‌ها منشور‌های اخلاقی داریم که به ما آموزش می‌دهند که با مشتری، با کارمند چطور برخورد کنیم اما اینکه چیزی داشته باشیم که براساس اخلاق اسلامی آموزش داده باشد نه. من حداقل با تجربه‌ای که دارم این موضوع را ندیده‌ام. این اهمیت دادن به مشتری و رعایت اخلاق تا حد زیادی برای سودآوری و نگهداشت مشتری انجام می‌شود، چراکه رقابت باعث می‌شود مشتری اهمیت زیادی پیدا کند نه برای رعایت اخلاق به صرف اخلاق، هرچند این به‌طور کامل نیست.
 
ما اخلاق را برای نگهداشت مشتری تنها انجام نمی‌دهیم، ممکن است ما بدانیم که مشتری دیگر به بانک ما نخواهد آمد ولی اخلاق را باز هم رعایت کنیم. درواقع این‌طور نیست که اگر مشتری سودآوری نداشت با او بی‌اخلاقی کنیم.اما به‌طور کلی بحث اخلاق تنها منحصر به بانک و بانکداری نمی‌شود، بلکه به همه زمینه‌ها برمی‌گردد مثل پزشکی، اقتصاد و فرهنگ و سایر بخش‌ها که باعث می‌شود ما به دنبال این باشیم که جامعه اخلاقی داشته باشیم.

ندری:
بحث اخلاق در بانکداری صرفا به مشتری برنمی‌گردد مثلا بانک‌ها باید صورت‌های مالی شفافی داشته باشند و نداشتن چنین صورتحساب‌هایی به دور از اخلاق است. رعایت نکردن مقررات احتیاطی و گزارش مالی درست ندادن را می‌توانیم خلاف اخلاق حرفه‌ای تعبیر کنیم.

حق‌شناس:
مسائل زیست محیطی در اخلاق انسانی و کاری مساله مهمی است که پول در پروژه‌هایی خرج شود که این مسائل اهمیت دارند. مساله دومی که در اخلاق بانکی مساله مهمی است بحث شفافیت و مساله سوم که اوج مسائل اخلافی در بانک است این است که در بانک‌های متعارف برای دادن وام وثیقه می‌گیرند اما اگر بانکداری اخلاقی را مدنظر قرار دهیم مبنا اعطای تسهیلات براساس اعتماد خواهد بود.

مجتهد:
قبلا این مساله مطرح بود و یکی از مباحث مورد جدل در حوزه اعطای تسهیلات بود. آن زمان نقدینگی بالا بود و بانک‌ها می‌توانستند این کار را انجام دهند، بدون درخواست وثیقه و ضامن به مشتریان و متقاضیان وام و تسهیلات ارائه می‌کردند اما در شرایط فعلی جامعه نمی‌شود این کار را انجام داد. با توجه به پایین بودن حجم نقدینگی برای بازگشت سرمایه بانک‌ها باید ریسک را مدیریت کنند و به سمت کمریسک‌ترین سرمایه‌گذاری بروند. بنابراین این تضادی با اخلاقی بودن ندارد.

*در نهایت چه راه‌حلی برای حفظ بانکداری اسلامی و در عین حال رفع نارضایتی‌ها پیشنهاد می‌دهید؟

ندری:
یک راه این است که بانکداری دوگانه را بپذیریم تا رقابت به صورت درون‌زا به وجود بیاید تا شاید براساس این رقابت بانک‌هایی که می‌پذیرند براساس چارچوب شرعی و اسلامی عمل کنند ایراد کمتری به آنها وارد شود. راه دوم این است که در همین پارادایمی که به وجود آمده است، آزادی عمل بیشتری به بانک‌ها بدهیم و این را به خود بانک‌ها واگذار کنیم که تا چه اندازه بخواهند براساس این نوع بانکداری عمل کنند.
 
من تصور می‌کنم اگر یک رتبه‌بندی در چارچوب بانکداری ما از منظر انطباق با شرع رتبه‌بندی شوند و مشخص شود کدام بانک‌ها در چه درجه‌ای قرار دارند باز این موضوع هم به مشتری و هم به خود بانک‌ها کمک می‌کند و تلکیف‌شان را روشن می‌نماید. این مساله خودش می‌تواند انگیزه‌ای باشد که بانک‌ها برای اسلامی شدن و بهبود رتبه خود ملاک‌های بهتر و بیشتری را رعایت کنند، اما برای اینکه بانک‌ها از راه‌های غیراخلاقی نخواهند این رتبه‌ها را ارتقا دهند، باید آن مرجعی که این بانک‌ها را رتبه‌بندی می‌کند به درستی انتخاب کنیم. مرجعی انتخاب کنیم که کاملا بی‌طرف باشد، استاندارد داشته باشد و شفاف عمل کند.

 

 

منبع: پایگاه خبری بانکداری الکترونیک

 

https://zistonline.com/vdchiin-.23nmxdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما