براساس آمار رسمی ایران ۲۸۰۰ تالاب دارد که به دلیل کمبود بارش، مصرف بیرویه از سفرههای زیرزمینی، سد سازی و عدم مدیریت صحیح آب عمده آنها در سالهای اخیر دچار کم آبی و یا خشک شدهاند.
به گزارش زیست آنلاین، ارزیابی آسیبپذیری تالابهای کشور که توسط پروژه بینالمللی حفاظت از تالابهای ایران آغازشده، نشان میدهد تقریبا تمامی تالابهای ایران درجه آسیبپذیری بالایی دارند.
عیسی کلانتری، معاون رئیس جمهور، سال گذشته با اشاره به اینکه غالب تالابهای کشور پس از انقلاب نابود شده است، گفت: قبل از انقلاب همه تالابهای ما سالم بودند، به دلیل سیاستهای نادرست و رفتار نامناسب با طبیعت تالابهای ما بعد از انقلاب نابود شد.
براساس گزارش سازمان محیط زیست از این مقدار تالاب در ایران ۱۰۵ تالاب مطالعه شده که از میان آنها ۲۸ تالاب آسیب جدی دیده اند.
به گفته همین گزارشها، این ۲۸ تالاب به منشا گرد و غبار بدل شده و ۴۰ تا ۹۰ درصد از پهنه این تالابها موجب تولید گرد و غبار در ایران میشود.
سه میلیون هکتار تالاب در کشور وجود دارد که یک و نیم میلیون هکتار آن به عنوان تالاب بینالمللی در کنوانسیون رامسر ثبت شدهاند.
کنوانسیون رامسر از قدیمی ترین معاهدات بینالمللی محیط زیست در حوزه تالابها است.
در این گزارش به وضعیت ۵ تالاب درنقاط مختلف ایران پرداخته شده است.
هامون منبع درآمد صیادان و کشاورزان بودتالاب هامون هفتمین تالاب بین المللی جهان است. این تالاب در شمال و شمال شرقی استان سیستان و بلوچستان قرار دارد. تالاب هامون از طریق چندین رودخانه در داخل خاک ایران و همچنین خاک افغانستان تغذیه می شود.
تالاب بین المللی هامون از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک (میانی)، هامون صابوری (شمالی) و هامون هیرمند تشکیل شده است که بخش وسیعی از هامون پوزک و صابوری در خاک افغانستان و بقیه هامونها در خاک ایران قرار دارد که در زمان وفور آب به هم متصل میشوند و دریاچه هامون را تشکیل میدهند.
اما وابستگی این تالاب به رودخانه هیرمند بیش از بقیه رودخانه است و نوسانات میزان آب در هیرمند کاملا هامون را تحت تاثیر قرار میدهد. ایران برای هیرمند و هامون باید به افغانستان حق آبه پرداخت کند و هربار این موضوع دستخوش تغییر میشود، هامون و مردمانی که از هامون امرار معاش میکنند، در خطر قرار میگیرند. به اعتقاد کارشناسان خشکسالی، عدم مدیریت صحیح و ضعف دیپلماسی از عمده دلایل خشک شدن هامون است.
تالاب هامون به خاطر آب شیرین و امکان پرورش و صید ماهی در سالهای پر آبی موجب رونق وضعیت اقتصادی ساکنان این منطقه میشد. این تالاب تا سال ۱۳۷۸ با حجمی بالغ بر ۸ میلیارد متر مکعب یکی از عوامل زندگی و حیات جانوری و انسانی و محیط زیستی در استان سیستان و بلوچستان بود.
تالاب هامون منشاء تولید ۶ تن در هکتار گندم و منبع درآمد ۱۵ هزار صیاد با ۱۲هزار تن صید ماهی در سال بود و نیزارهای انبوه آن منبع اصلی تغذیه ۱۲۰ هزار رأس دام ( به ویژه گاو سیستانی) و صنایع دستی مانند حصیربافی بود.
خشک شدن این دریاچه و مشکلات زیست محیطی به وجود آمده در آن، تنها به منطقه سیستان ختم نشد بلکه تمامی شهرهای استان را تحت الشعاع خود قرار داده و دامنه این بحران و گرد و غبار ناشی از آن تا دریای عمان نیز کشیده شده است.
در اوایل مهر ۹۲، «فراکسیون نجات دریاچه هامون» در مجلس با حضور نمایندگان استان سیستان و بلوچستان، کرمان و برخی دیگر از نمایندگان تشکیل شده و پیگیریهایی را از رئیس جمهور و وزیر خارجه انجام داده است.
تالاب هامون سالها به عنوان منبع درآمد ساکنان منطقه به حساب میآمد اما خشکسالیهای چندسال اخیر تنها منبع درآمد مردم را از آنان سلب کرده و بیش از ۶۵۰ صیاد کار خود را از دست دادهاند.
علیم یارمحمدی، نماینده زاهدان با انتقاد از عدم مدیریت درست و خشکسالی هامون پیشتر عنوان کرد که حیات تالاب هامون وابسته به هیرمند و آبهای برون مرزی بوده که سرچشمه آن در کشور افغانستان است. «اما متاسفانه شاهد کارشکنیهایی از سوی این کشور هستیم، به گونهای که با ایجاد سدهایی بر روی رودخانه هیرمند که تامینکننده آب تالاب هامون به شمار میرود، خشکی کامل تالاب را رقم زده است.»
براساس معاهده امضا شده بین ایران و افغانستان، سالانه باید ۸۵۰ میلیون متر مکعب آب از افغانستان به ایران وارد شود.
تالاب انزلی و نگرانی از تخریب آنتالاب انزلی در استان گیلان از سال ۱۳۵۴ جزو تالابهای بین المللی تحت حفاظت به ثبت رسید. این تالاب با وسعت ۱۸۰تا ۲۰۰ کیلومتر مربع زمانی حکم تصفیه خانه را برای رودخانههایی که به دریاچه خزر میریختند، داشت. این تالاب بیش از ۵۰ گونه ماهی و موجودات گیاهی را در خود جای داده است.
همچنین دو گونه گیاه لاله تالابی و نیلوفر آبی از گیاهان به نام این تالاب هستند. تالاب انزلی در شرایطی پر آبی ۹ متر عمق داشت.
اما سازمان حفاظت محیط زیست استان گیلان چندی پیش اعلام کرد که عمق این تالاب به دلیل ورود سالانه ۵۸۰ هزارتن رسوبات به آن که شامل رسوبات طبیعی، خانگی و صنعتی از ۱۰ رودخانه و پنج شهرستان استان میشود، به کمتر از یک متر رسیده است.
همچنین تخریب جنگل ها در استان گیلان سبب نابودی پوشش درختی اطراف تالاب شده که این مساله نیز موجب ورود رسوبات مختلف به این تالاب می شود.
احسان هادی پور، رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بندر انزلی سال گذشته با اشاره به حجم بالای تخریب در تالاب انزلی گفت که تالاب انزلی در دهه گذشته به شدت دچار تخریب شده و به خاطر گستردگی تخریب و تصرفات موجود و همچنین وجود سازههای غیرمجاز در حاشیههای تالاب، زمان زیادی برای جبران خسارتهای وارد شده و احیای مجدد آن لازم است.
ابراهیم برفچالانی، عضو شورای شهر انزلی سال گذشته با ابراز نگرانی از وضعیت این تالاب گفت: متاسفانه در حال حاضرعمق تالاب انزلی از ۵ متر، در بسیاری از نقاط به ۴۰ سانتی متر کاهش یافته و همگان باید صدای تالاب باشیم و بودجه های شهرستانی و استانی کفایت نمی کند.
در حال حاضر برخی از فعالان مدنی و صیادان به شکل خودجوش در تلاش برای پاکسازی تالاب انزلی هستند. اما به گفته کارشناسان این حوزه بازگشت این تالاب به وضعیت عادی نیازمند بودجه و سالها فعالیت مداوم است.
بختگان و روند مهاجرت روستائیانتالاب بختگان در استان فارس قرار دارد. این تالاب در دوران پر آبی ۱۵۰ هزار هکتار وسعت داشت و بیش از ۱۶۰ گونه پرنده مهاجر و بومی در آن زندگی می کردند. ورودی آن آب شیرین بود و بیش از دهها روستا در اطراف تالاب از علفهای آن برای چرای دام استفاده می کردند. اما عدم مدیریت صحیح و برداشت بی رویه آب و بارش کم سبب خشک شدن این تالاب شد.
این روند موجب مهاجرت ۶۰ درصد از روستاییان منطقه شد. عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست همزمان با روز جهانی تالابها در دوم فوریه با انتقاد از عدم توجه به محیط زیست و وضعیت تالاب ها در ایران درباره وضعیت این تالاب گفت: اراضی اطراف بختگان شور شده، کشاورزی در اطراف آن نابود شده، تنوع زیستی آسیب جدی دیده است چرا که ما مدیریت منابع آب را بلد نبودهایم.
آقای کلانتری همچنین گفت: در حوضه آبخیز بختگان در بالا دست سد ساختیم، کشاورزی را توسعه دادهایم، پایین دست را به فلاکت کشیدهایم.
«اگر تالاب بختگان خشک نشده بود این روزها میبایست شاهد مهاجرت پرندگان به این تالاب میبودیم، اما در شرایط فعلی در بختگان هیچ گونه پرندهای ندارد جز در قسمت شمال شرقی بختگان در دریاچه طشک که نزدیک آن چند چشمه کوچک وجود دارد که آب آنها پس از عبور از نیزار به طشک وارد میشود و این سبب میشود پرندگان مهاجر یعنی درناها با دیدن آب فرود آیند؛ هرچند این پرندگان هم در حال حاضر با دو مشکل تغذیه و آب روبه رو هستند.»
براساس تصاویر قدیمی زمانی که تالاب بختگان و دریاچه طشک پر آب بودند، آنها به یکدیگر وصل میشدند، اما این دو آب سطحی سالهاست به دلیل کم آبی از هم جدا شدهاند.
تالاب بختگان در چند دهه اخیر به دلیل احداث چاههای مختلف سد سازی بی رویه در بالادست رودخانه کر و سیوند، برداشت بی رویه آب از سفرههای زیر زمینی و استفاده بیرویه کشاورزان از آب در این منطقه باعث شد که این تالاب دچار کم آبی شده و به سوی خشک شدن برود.
تالاب گاوخونی «نیازمند احیا» استتالاب گاوخونی در استان اصفهان قرار دارد و زاینده رود به آن میریزد. این تالاب یکی از ۱۹ تالاب بین المللی ایران است که در کنوانسیون رامسر در سال ۱۳۴۹ به ثبت رسیده است. این تالاب حدود ۵۰ کیلومتر عرض و ۲۵ کیلومتر طول دارد. عمق آب در اکثر نقاط آن حدود یک متر است و مقدار آن به ورودی آب به تالاب در طول سال متغیر بود.
گاوخونی محل زندگی حیوانات مختلفی و پوشش گیاهی آن متنوع بود. اما با روند خشک شدن این تالاب در حال حاضر تنها درختان گز در اطراف آن دیده میشوند. خشک شدن گاوخونی موجب نگرانی دست اندکاران محیط زیستی در ایران شده است. به گفته این کارشناسان احیا گاوخونی حیاتی است. این امر به حفظ فضای سبز، جلوگیری از پیشروی کویر و مقابله با انتشار ریزگردهای نمکی کمک میکند. عدم مدیریت صحیح آب، سد سازی بیرویه، کم آبی از جمله دلایلی خشک شدن این تالاب است.
زهرا سعیدی، نماینده مردم مبارکه در مجلس گفت: با خشک شدن تالاب گاوخونی، زمینهای کشاورزی اطراف آن تبدیل به محل ریزگردهای سمی و نمکی میشود زیرا رسوب کارخانههای صنعتی نیز در آن وجود دارد.
به گفته کارشناسان نادیده گرفتن حقابه گاوخونی و بستن آب رودخانه زاینده رود از اقداماتی است که سبب آسیب جبران ناپذیر به این تالاب و محیط زیست منطقه شده است.
همچنین براساس گزارشهای منتشر شده تالاب گاوخونی سفرههای آب زیرزمینی را نیز تغذیه میکرد که با خالی شدن آن باعث فرونشست گسترده زمین میشود.
این تالاب از سال ۱۳۷۸ کم آب و در بسیاری از مواقع سال خشک شده است. به همین منظور طرح احیا این تالاب در دستور کار قرار گرفت. تالاب گاوخونی دهمین تالاب ایران است که طرح احیا برای آن در نظر گرفته شده است.
خشک شدن هورالعظیم از اواسط دهه ۵۰ میلادی آغاز شدتالاب هورالعظیم یکی ار تالابهای استان خوزستان است. این تالاب بخشی از تالاب بزرگ بینالنهرین متشکل از هورالحمار، هور مرکزی و هورالعظیم (هورالهویزه) است. هور الحمار و هور مرکزی همراه بخش عمده هورالعظیم حدود دو سوم آن در خاک عراق و بقیه آن در ایران و کویت واقع شده است.
بخش ایرانی این تالاب ۱۳۰ هزار هکتار است. روند خشک کردن این تالاب برای اراضی زراعی و اکتشاف نفت در دهه ۵۰ میلادی آغاز شد و به مدت ۲۰ سال ادامه داشت.
در ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ دولت عراق برای از بین بردن امکانات معیشتی شیعیان ساکن این منطقه و اجبار آنان به کوچ برنامه متمرکزی برای خشک کردن تالاب اجرا کرد. این برنامه تا سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ ادامه داشت.
همچنین عملیات نظامی در طول جنگ ایران وعراق و اقدامات ترکیه که رودخانه های آن منشا آبگیری این تالاب است نقش موثری در خشک شدن تالاب داشته است.
برنامه احیا تالاب هورالعظیم در دوره نخست ریاست جمهوری حسن روحانی به پیشنهاد معصومه ابتکار رییس سازمان محیط زیست آن دوره کلید خورد.
گفته می شود بخش هایی از تالاب تاکنون احیا شده اما بین آمار رسمی و آمار غیررسمی درباره احیا تالاب تفاوت وجود دارد.
متاسفانه این تالاب به دلیل خشکسالی به یکی از کانونهای اصلی ریزگرد تبدیل شده بود اما با تلاشهای صورت گرفته اکنون به شرایط احیا بازگشته است.
بخشهای زیادی از تالاب با آب کرخه درحال تامین شدن است همچنین بخشهای از تالاب نیز توسط زهابهای کشاورزی و نیشکر درحال تغذیه شدن است.
احمدرضا لاهیجانزاده مدیرکل محافظت از محیط زیست استان خوزستان اواسط سال گذشته عنوان کرد: درگذشته شرکتهای ملی حفاری۶۰ هزار هکتار از تالاب هورالعظیم را برای احداث جاده و تاسیسات خود خشک کردند اما اکنون چیزی حدود ۴۰ هزار هکتار از این مقدار در زیر آب است و تنها بخشی از آن که در حوزه جنوب تالاب قرار دارد باقی مانده و تنها ۱۶۰ هکتار از قسمتهای خشک شده در دست شرکتهای حفاری است./ منبع: انرژی امروز