خشکی دریاچه ارومیه، تنها قسمتی از ماجرای خشکسالیهای کشور است، برای احیا دریاچه ارومیه باید به بحث معیشت مردم در حوزه آبریز دریاچه هم توجه شود.
به گزارش زیست آنلاین، از اواسط دهه ۷۰تاکنون خبرها از ارومیه اصلا خوب نبوده، سال به سال تراز دریاچه کاهش پیدا کرده و حالا وضعیت به جایی رسیده که دیگر میگویند «دریاچه ارومیه خشک شده است.» اما مدتی است که بعد از وعدههای انتخاباتی مربوط به احیا آن، گروهی به اسم «ستاد احیای دریاچه ارومیه» تشکیل شده که به دنبال اجرا پروژههای مختلف برای نجات دریاچه ارومیه است.
از زمان شروع کار این ستاد براساس هدفگذاری انجام شده تراز دریاچه به مرحله تثبیت رسید و اکنون نوبت به مرحله احیا رسیده مرحلهای که هنوز با موفقیت پیش نرفته و این باعث ایجاد انتقادات فراوانی از ستاد احیای دریاچه ارومیه انجام شده.
در همین رابطه حدود یک ماه پیش میزگردی با مسعود تجریشی معاون محیطزیست انسانی و مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیا دریاچه ارومیه میزگردی در کافه خبر برگزار شد که بخش اول آن که در رابطه با مسئله بحران آبی ایران بود با عنوان «برای نجات از جنگ آبی ۵ سال وقت داریم» منتشر شد.
بخش دوم این میزگرد در رابطه وضعیت احیا دریاچه ارومیه را اینجا بخوانید:
بگذارید بحث را در رابطه با دریاچه ارومیه از آخر شروع کنیم؛ معیشت مردم. این موضوعی است که در رابطه با دریاچه ارومیه بسیاری نسبت به آن ابراز تگرانی میکنند. اصلا به این موضوع توجه شده است؟
ما باید برای معیشت مردم هم برنامه داشته باشیم. در حوزه دریاچه ارومیه من گفتم مردم وقتی میتوانند همراه باشند که احساس بکنند اقتصادشان هم همراه است. ما در ارومیه خانه توسعه تکآب را ایجاد کردیم و بانک قرضالحسنه برای تأمین منابع مالی، دانشگاه شریف برای مدیریت و از ۳ گروه دیگر برای آموزش، بازاریابی و شناخت مزیتهای منطقه استفاده کردیم. هفته پیش در آن خانه توسعه دیدم یک خانم در آنجا زعفران کاشته بدون اینکه نیازی به آب نداشته باشد.
ما مزیتهای اقتصادی دیگری هم در آنجا داریم در کف دریاچه ارومیه ۱۰میلیارد تن نمک وجود دارد، یعنی به هر فردی ۱۳۰۰کیلوگرم نمک میرسد. آمریکاییها یک دریچه مشابه با ارومیه دارند که ۱.۲میلیارد دلار از لحاظ اقتصادی از نمک آن سود میکنند.در حوزه گردشگری هم میتوانیم اقدامات مختلفی در آنجا انجام بدهیم، تا تغییر الگوی کشت به شکل اقتصادی صورت بگیرد.
درواقع احیای دریاچه ارومیه باید منجر بشود به احیای تفکرات غلط و باید به یک مدل موفق برای کل کشور تبدیل شود.
۳ سال پیش امام جمعه میاندوآب به من گفت داعشی هستم چون مشکلات مردم را نمیشناسم و باید بگذارم ارومیه هم مثل قم خشک شود. من هم گفتم اتفاقاً میخواهم اینجا را درست کنم بعد هم قم را درست کنم. من به شما میتوانم قول بدهم که میتوانیم برگردیم همه این تالابها را احیا کنیم. اینکه بتوانیم یک تیم درست کنیم تا مردم مشارکت واقعی داشته باشند وضعیت درست میشود، این کشور جایی نیست که بهراحتی از آن بگذریم.
با این وجود بسیاری میگویند مردم در بحث صرفهجویی همراهی نمیکنند.
آنها دولت را میبینند و ما را همراهی نمیکنند. اگر میگوییم گندم نکارید و کلزا میکارند این یعنی همراهی کردند. حالا این کشاورز از من انتظاری دارد که ماشین آلات مناسب کلزا به آنها بدهم و همچنین یک کارخانه کلزا در آن ایجاد کنیم.
ما کارخانه کلزا در کنار حسنلو نداریم، اما کارخانه چغندرقندی که ۷۵سال پیش در مشهد بود را در مهاباد مستقر کردیم. آقای دولت و سازمان محیطزیست چرا به این کارخانه مجوز دادید؟وقتی مردم اینها را ببینند همراهی میکنند، اما اگر این اتفاق رخ ندهد برمیگردند به بحث کاشت چغندرقند.
مردم اگر احساس کنند به فکرشان هستیم و برنامه خوبی داریم همراهی میکنیم. اما اگر ما این خدمات را ندهیم قطعاً این موضوع را ادامه میدهند و میگویند حداقل امروزم را ببینم.
شما میگویید ما عمل نمیکنیم پس مردم هم عمل نمیکنند. اینکه ما هیچ اقدامی انجام نمیدهیم واقعاً موضوع جالبی است. در همین حوزه دریاچه ارومیه، طرح نکاشت به بهکاشت تبدیل شد، مصوبه مربوط به چغندرقند اجرایی نشد، وزارت نیرو هنوز هم حقآبه دریاچه را نمیدهد و ... واقعاً چرا؟
ما پشت برخی از این طرحها ایستادیم. مثلاً گفتیم که در ۵ سال مصرف آب باید ۴۰درصد کاهش پیدا کند ما در ۴ سال بهجای ۳۲درصد به ۲۹درصد رسیدیم این یعنی موفق شدیم. اما دعواهای زیادی کردیم در جلسات با ما قهر میکردند و ... من از اسفند ماه تا اردیبهشت ۶ نامه به امضای دکتر کلانتری به آقای اردکانیان دادم.
موضوع دریاچه ارومیه را هم دفتر آقای جهانگیری، هم آقای واعظی و هم سازمان برنامه بودجه دارد پیگیری میکند چون ما گزارش دادیم این پول را گرفتند و به جای اینکه از توسعه کشاورزی جلوگیری کنند، توسعه دادند. معاون وزیر کشاورزی این را قبول نکرده.
همین باعث شد ما بررسی کنیم که ۲۱هزار هکتار از اراضی دیم و منابع طبیعی و در برخی حتی با پول دولت توسعه از دیم به آبی صورت گرفته. برای به دست آوردن اینها یک ماهواره از فائو گرفتیم تا به ما نشان بدهد پوشش آبی در کجا افزایش پیدا کرده، بعد دانشگاه تبریز به شکل زمینی اینها را بررسی کرده است. اینها را برای آقای جهانگیری فرستادیم و ایشان گفتند این موضوع در شورای عالی امنیت ملی پیگیری شود. اینکه میگویم شمشیر هم باید وجود داشته باشد همین است، من اگر دولتیها را با این کار همسو کنم میتوانم به سمت مردم هم بروم.
ما هنوز با وزارت نیرو دعوا داریم چون فکر میکنیم آنها در سدهایشان آب دارند و نمیدهند.
اما، مگر سالهای پیش هم شرایط به این شکل نبود. چرا آن زمان ستاد به اهدافش در رابطه با دریاچه ارومیه میرسید اما حالا به مشکل برحورده؟
ببینید همیشه اقدامات اولیه افراد راحتتر است، ما هم در دو سال اول به سراغ همین اقدامات رفتیم؛ اینکه دو رود را به هم وصل کنیم که آب دریاچه بیشتر شود، اینکه تونل بسازیم و ... ما با کمترین هزینه و زمان بیشترین مقدار آب را وارد دریاچه کردیم.
در سال اول و دوم ۸۵درصد برای قسمتهای سازهای بود، حالا ۶۵درصد بودجه امسال ما صرف کاهش ۴۰درصدی مصرف آب میشود ۳۵درصد باقی این بودجهها صرف ایجاد سازههایی میشود که میزان مصرف آب را اندازهگیری میکند. ما دیدیم بیشتر مصرف آب ما در جنوب دریاچه و بعد غرب انجام میشود. جنوب بسیار مهمتر از غرب است چون در آنجا سدی وجود دارد که هر موقع آب آن رها شده تراز دریاچه بالا آمده است.
پس بهطورکلی اکنون که به مرحله احیا رسیدیم با چند چالش مواجه شدهایم. اولین چالش همانطور که گفتم این است که در وزارت نیرو و قوانینمان سهمی برای محیطزیست قائل نمیشویم.
واقعاً چرا؟
باید قانون درستی داشته باشد که دزدی یک حکمی دارد و اینکار هم دقیقاً دزدی آب است.
هنوز یک عدهای در وزارت نیرو حضور دارند که فکر میکنند که چرا باید آب را به دریاچه بفرستند تا تبخیر بشود. یک عده هم به فکر تضاد منافع هستند چون فکر میکنند در این صورت کشاورز منابع آبش را از دست میدهد و دریاچه منفعتی کسب میکند. این موضوع دوم هم نیاز به مدیریت و کار فرهنگی دارد، شما با کار فرهنگی نمیتوانید از دانشآموزهایتان بخواهید درس بدهند حتماً باید امتحان بگیرید، نمره بدهید و ...
یعنی وزارت نیرو اگر بخواهد آب دریاچه را پس بدهد باید با کشاورز تقابل کند که اصلاً کار راحتی هم نیست.
و سوال آخر، اینطور که شما روایت میکنید ستاد در این مدت برنامههای مختلفی داشته که اصلاً اجرا نشدند و بارها برنامههای مختلف و خلاقانه جدیدتری دادید که اجرا شود و این باعث شده احیا به عقب بیافتد. واقعاً اگر اینها اجرا میشد اکنون ما وارد مرحله احیا شده بودیم؟
یک گزارشی خدمت رئیسجمهور دادم که در آن نوشته بودم درست است که از برنامه احیا عقبیم و ۵ کار را به دولتشان دستور بدهند تا اجرا شود، من عددی حساب کردم که اگر اینها انجام میشدند سطح دریاچه ارومیه اکنون ۳۴ سانتیمتر بالاتر بود! این میزان بسیار زیادی است.عمق ۶۰درصد سطح دریاچه کمتر از ۵۰ سانتیمتر است یعنی اگر آن ۵اقدام انجام میشد سطح آب در بخش زیادی از دریاچه بیش از ۵۰درصد بیشتر از الآن بود. ایشان این موضوع را به دولت ابلاغ کردند و مثلاً کاشت چغندرقند در حوزه آبریز به اندازه شدیدی کاهش پیدا کرد.
ریسک احیای دریاچه ارومیه برای ۱۲۷۴ متر بسیار بالا است چون مسائل اقتصادی، همراهی و ... وجود دارد. بارندگی در دریاچه در ۲ سال قبل ۲۰۰میلیمتر بود، کمترین بارش در ۱۳هزار سال گذشته ۱۸۰میلیمتر بود ما خودمان هم به این آمار باور نمیکردیم.
به همین دلیل بر اساس مطالعهمان یک متنی برای آقای روحانی ارائه کردیم که با تمام ریسکهایی که وجود دارد در تراز ۱۲۷۱.۸ متر میتوانیم ۹۰ تا ۹۵درصد کانونهای گردوخاک ایجاد شده را میتوانیم بپوشانیم. آمریکاییها هم در دریاچهشان با این نتیجه رسیدند که یک آب کمعمقی روی دریاچه بگذارند تا مشکل حل شود. پس قبل از رسیدن به شرایط ایدهآل مهمترین هدف ما این است که غبار بلند نشود.
اگر دولت جدی باشد در این تراز ما میتوانیم مشکل را حل کنیم، تا به لحاظ چشماندازی هم مردم ببینند دریاچه آب دارد./ منبع: خبر آنلاین