زیست آنلاین: متاسفانه در هفته گذشته، ۴ دی ماه، یک دستگاه اتوبوس دانشجویان در دانشگاه علوم و تحقیقات به خاطر نقص فنی و بریدن ترمز واژگون شد و در این حاثه تعدادی از دانشجویان کشته و عده ای هم مصدوم شدند.
زیست آنلاین: این سانحه و حوادثی مثل آن، بار دیگر بحث کیفیت وسایل حملونقل عمومی دانشگاهها و مدارس را بر سر زبانها آورده است. برخی از دانشجویان گفتهاند که این اتوبوس«روز قبل از حادثه نیز ترمز بریده بود اما راننده توانسته بود آن را کنترل کند».
اما این مسئله از چند جهت قابل بررسی است: اول اینکه چرا علی رغم هشدارهای مکرر پلیس راهنمایی و رانندگی نسبت به ایمنی وسایل نقلیه و بالاخص وسایل نقلیه عمومی و ایمنی آنها و لزوم داشتن معاینه فنی خودروها، هنوز شاهد عبور و مرور این وسایل در سطح شهر و کشور هستیم. چرا که علاوه بر خطر آفرینی برای جان انسانها، محیط زیست را نیز به شدت دچار آلودگی می کنند.
دوم اینکه، سازمان محیط زیست و فعالان محیط زیست نسبت به پدیده کوهخواری مرتب هشدار می دهند، اما دقیقا دانشگاه علوم و تحقیقات، مصداق بارز کوهخواری است. چه لزومی دارد که این دانشگاه در مرتفع ترین نقطه تهران ساخته شود؟ شاید اگر این دانشگاه در دل کوه ساخته نشده بود چنین حادثه ای هم اتفاق نمی افتاد.
هشدار رییس کمیسیون شورای شهر تهران نسبت به فرسودگی سیستم حمل و نقلمحمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران واژگونی اتوبوس دانشجویان دانشگاه آزاد را «زنگ خطری برای ساماندهی سیستم حملونقل عمومی شهر تهران» خواند و گفت، این حادثه ممکن است هر لحظه در تهران رخ دهد.
رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر تهران بخش بزرگی از اتوبوسهای تهران را فرسوده و از رده خارج خوانده و گفته است، مشابه آن چه برای اتوبوس دانشجویان واحد و تحقیقات دانشگاه آزاد رخ داد ممکن است «هر لحظه» برای مردم تهران اتفاق بیافتد.
بیشتر بخوانید: تقلب در معاینه فنی خودروهای سنگین به نقل از ایرنا، علیخانی با اشاره به فرسودگی این اتوبوس و ترمز بریدن و مشکل فنی احتمالی آن میگوید: «جای سئوال است که چطور از چنین اتوبوسی استفاده شده است».
به گفته علیخانی: « عمر مفید بسیاری از اتوبوسهای تهران به پایان رسیده است و بسیاری از آنها بالای هشت سال سن دارند. جالب اینجاست که عدهای به جای آن که دنبال این باشند که اتوبوسهای نو را جایگزین این اتوبوسهای فرسوده و خارج از رده کنند دنبال بزک کردن اتوبوسها و نصب فیلتر دوده روی اتوبوسها و اقداماتی مانند آن هستند».
محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای شهر نیز با اشاره به همین فرسودگی این سئوال را مطرح میکند که هزینه کردن برای اتوبوس فرسوده چه توجیهی دارد. او نگه داشتن چنین اتوبوسهایی را نادرست میداند و میگوید، این اتوبوسها جزو ضایعات هستنند و «باید اسقاط شوند».
او میگوید به همین دلیل با پیشنهاد خرید فیلتر دوده برای اتوبوسهای کهنه از سوی معاونت حملونقل و ترافیک مخالفت کرده و به سازمان حفاظت محیط زیست اعلام میکند که به جای اصرار بر خرید فیلتر از خریداری اتوبوسهای نو حمایت کند.
علیخانی مطرح میکند: «کدام دلالی است که این قدر قدرت دارد که در شهرداری و دستگاههای مختلف بهدنبال فروش فیلتری باشد که هنوز هیچ نهاد، دانشگاه یا مرکز علمی کارآیی آن را تأیید نکرده است. از هرجایی در مورد کارایی فیلتر دوده سوال کردیم گفتند در دست تحقیق و بررسی است. کدام عقل سلیم میگوید ابزاری که هنوز در دست تحقیق و بررسی است را با هزینه بالا خریداری کنیم در حالی که میشود با آن پول، اتوبوس نو خرید. حالا گیریم فیلتر دوده هم نصب شد، اگر فردا بهعلت فرسودگی اتوبوس حادثهای برای شهروندان به وجود آمد چه کسی میخواهد جوابگو باشد.».
بیشتر بخوانید: معاینه فنی راهکاری موثر برای کاهش آلودگی هوا تهران به عنوان پایتخت و پرجمعیتترین شهر ایران با بیش از هشت و نیم میلیون نفر محسوب میشود. مشکل حمل و نقل درونشهری و ترافیک و وسایل حملونقل عمومی این شهر سالهاست که مطرح است.
محمد علیخانی میگوید، تهران به سههزار اتوبوس و مترو نیاز دارد. این شهر تنها برای خرید مترو به حدود ۱۵هزار میلیارد تومان بودجه محتاج است. در حالی که به گفته او، کل بودجه شهرداری ۱۷ میلیارد تومان است که ۱۰ هزار میلیارد آن متعلق به هزینههای جاری و ۷هزار میلیارد هم مختص سایر امور و پروژههای عمرانی است.
به علاوه، دولت نیز سهم خود از حملونقل عمومی را به شهرداری نمیدهد. علیخانی تأکید میکند: «تا زمانی که دستگاههای مسئول به وظایفشان عمل نکنند هیچ اصلاحی در امور اتفاق نمیافتد و متأسفانه تا حادثه ناگواری مانند فاجعه علوم و تحقیقات رخ ندهد، کسی به سراغ مسئولی که در انجام کارش کوتاهی کرده نمیروند».
هشدار کارشناسان محیط زیست درباره ساختمان ریاست دانشگاه آزاد، روی بزرگترین گسل تهرانکارشناسان محیط زیست در گفتوگو با «ایران»، مطرح کردند که اتاق رئیس دانشگاه علوم و تحقیقات تهران دقیقاً از روی گسل زلزله شمال پایتخت (بزرگترین گسل شهر تهران) میگذرد. خبری که «محمد درویش» معاون سابق محیط زیست به «ایران» میدهد و میگوید:«در این دانشگاه واحد زلزله شناسی و چشمانداز تعریف میشود، استادان آن «آمایش سرزمین» آموزش میدهند، در کلاسها به منظر و رعایت هنجارهای بازآفرینی شهری میپردازند».
سؤال جدی او و بسیاری از کارشناسان این است که چرا دانشگاهها در کشور از آن وزنی که باید، برخوردار نیستند؟ پرسش این کارشناس بهدنبال حادثه تلخی است که باعث شد تا زخم کوه خواری سَر باز کند و ۸ دانشجو و دو پدر از جمله راننده سرویس دانشجویان(خط واحد) را به کام مرگ بفرستد. حادثه تلخی که «اسماعیل کهرم» کارشناس نامدار زلزله در ایران سالها پیش نسبت به آن هشدار داده بود. به گفته کهرم همه چیز از دور زدن قانون شروع شد. او میگوید: «ساخت و ساز در ارتفاع ۱۸۰۰ متر ممنوع بود اما دانشگاه در بالاتر از این ارتفاع ساخته شد.» تا پیچهای نابلدی ده خانواده را به سوگ عزیزانشان بنشاند. دانشجویانی که رفته اند بالای یالهای جنوبی البرز، زلزله شناسی، آمایش سرزمین و... بخوانند. به گفته کهرم این کوه خواری قبل از آنکه دانشجویان علوم تحقیقات را به سوگ همکلاسی هایشان بنشاند با ریزگردهایی که از پس تیغ بلدوزرهای برجسازی و بلندمرتبهسازی بلند کرد، به جان پایتخت نشینها افتاد. از جریان هوا جلوگیری کرد و مرگ را در زمستانهای سیاه به سینه آنها زد. پوشش گیاهی را از بین برد و آبخوانها را در پایین دست تشنه گذاشت. تا معلوم شود هنوز آن خبر هولناک که نتیجه کوه خواری است را نشنیدهایم و این تلخی بیپایان با مرگ ۸ دانشجو و دو پدر به پایان نمیرسد.
تخم لق کوه خواری درحصارک را دانشگاه آزاد کاشت!محمد درویش پیکان انتقاد را به سمت مسئولان دانشگاه آزاد میکشاند و میگوید: «آنها ساختمان اصلی را در جایی بنا میکنند که نشان میدهد به هیچ کدام از آموزهها، موازین و اصولی که آموزش میدهند، توجه ندارند.» او میپرسد وقتی اتاق رئیس دانشگاه دقیقاً از روی گسل اصلی شمال تهران رد میشود چرا ما باید انتظار داشته باشیم که دانشگاه جدی گرفته شود؟! او حادثه علوم تحقیقات را مشابه حادثه سیل ۱۱ فروردین ۸۸ قم میداند و میگوید:«همان موقع هم گفتم این احمقانهترین سیل جهان است. چون سیل در بستر رودخانه اتفاق افتاد. بستر رودخانه را پارکینگ زده و تأسیسات سیاحتی- گردشگری درست کرده بودند. وقتی هم سیل آمد، دیگر راهی نبود.
سیل هزاران خانه را نابود کرد و چندین هموطن ما را کشت.» حال سؤال او و بسیاری از افکارعمومی این است که در کجای دنیا، دانشگاهها را بر بالای چنین شیب خطرناکی میسازند تا در نهایت ۱۰ دانشجو و راننده سرویسشان آنطور که مردم شهر میگویند:«مفت» بمیرند! حساب و کتابهای این جانمایی اشتباه، به خسارت جانی محدود نمیشود.
به گفته درویش هزینههای گرمایشی و سرمایشی نگهداری این سازه روی کوه بشدت بالاست و اصلاً نفع اقتصادی ندارد. ساخت و ساز دانشگاه آزاد توجه بسیاری از وزارتخانه ها را به سمت کوه برد. به گفته درویش الان تمام وزارتخانههای کشور از جمله نفت، خارجه، اطلاعات، مجلس و قوه قضائیه در قالب تعاونی در حال ساخت و ساز و شهرکسازی روی کوه هستند. او آدرس منطقه بالای خیابان «سیمون بولیوار» را میدهد که زیر شهرکسازی و برجسازی مسطح میشود.
کوه منتهی به خیابان نفت را هم تراشیدند تا برجهای ۲۰ تا ۳۰ طبقه نفس تهرانیها را تنگ کند و دود از سر محیط زیستیهای عصبانی که صدایشان به جایی نمیرسید، برآورد! زخم کهنه سرباز میکند. درویش میگوید: «بخش خصوصی نمیتوانست مجوز هیچ کدام از این ساخت و سازها را بگیرد. فقط با رانتهای دولتی و در زمان قالیباف مجوز گرفتند».
بیشتر بخوانید: رواج کوه خواری در تهران در کنار زمین خواری ساخت و ساز روی خط فاجعه«مهدی زارع» استاد زلزله شناسی پژوهشگاه بینالمللی زلزله در گفتوگوبا «ایران» بحث را به سمت افزایش جمعیت ثابت شمیرانات میبرد و میگوید: «جمعیت این منطقه از حدود ٤٠ هزار نفر به حدود ٥٠ هزار نفر افزایش یافته است. در حالی که در مجاورت همین منطقه، جمعیت شهر تهران با حدود یک و نیم میلیون نفر افزایش از هفت میلیون و ۹۰۰ هزار نفر به حدود ٩.٤ میلیون نفر رسیده است.» آنطور که او میگوید پایه توسعه ناپایدار شمال تهران روی کوه خواری و رشد طبقه نوسرمایه دار سوار میشود. طبقهای که تمایل دارند در بلندیهای تهران ویلا داشته باشند. زیرساختهای گردشگری، آموزشی و جادهسازی را به محدوده ییلاقی شمال ببرند و دقیقاً روی خط فاجعه یعنی دامنههای سیل خیز، گسلها و دامنههای فعال، برج و بارو بزنند! ساخت و ساز روی خط فاجعه تنها به گسل شمال تهران که از ورداورد تا شمال بزرگراه ارتش و شهر لواسان میرسد، محدود نمیشود! در حریم گسل «مشا» در محدوده فشم تا شمال میگون هم بساز و بفروشها مشغول قمار زندگی هستند. بلدوزرهای بلند مرتبهسازی روی گسل «گاجره» در محدوده شمشک نیز مشغول به کارند. «اسماعیل کهرم» کارشناس محیط زیست، ساخت دانشگاه آزاد را متعلق به زمان آیتالله هاشمی رفسنجانی میداند و میگوید: «هر هکتار جنگل ۷ تن خاک را جذب میکند اما آنها پوشش گیاهی را از بین بردند. مهندسین حتی در چنین شیبی حساب یک اتوبوس ۱۲ متری را نکردند.» او آب پاکی را روی دست همگان میریزد و هشدار میدهد که این سقوط آخرین سقوط شیبهای ناکارآمدی مدیریتی نیست!