نتایج یک پژوهش نشان میدهد هر چه سطح سواد بالاتر رود، تمایل به مشارکت در مدیریت پسماند خانگی کمتر میشود.
به گزارش زیست آنلاین، امروزه یکی از مشکلات مهم زیستمحیطی، تولید انبوه پسماندهای جامد است. با توجه به رشد روز افزون جمعیت، افزایش و تنوع محصولات و کالاهای مصرفی و روند صعودی فرهنگ مصرفگرایی در بین شهروندان، شاهد تولید میلیونها زباله هستیم. محققان در پژوهش ذیل به تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی بر مشارکت شهروندان با تاکید بر مدیریت پسماند خانگی پرداختهاند.
در پژوهشی که یونس غلامی، استادیار گروه جغرافیا و اکوتوریسم دانشگاه کاشان، مهدی ثقفی، استادیار گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه پیامنور واحد بیرجند و مریم حیدری، کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری انجام دادهاند، آمده است: «مدیریت مواد زائد عبارت است از مجموعهای از مقررات منسجم و هماهنگ در زمینه کنترل تولید، ذخیره یا جمعآوری، حملونقل، پردازش و دفع مواد زائد که منطبق بر بهترین اصول بهداشتی، اقتصادی، زیباشناختی و سایر الزامات زیستمحیطی و مطلوب عمومی است. انتخاب مواد برای جمع آوری و دستهبندی جهت بازیافت باید با برنامهریزی قبلی و دارای کمترین اثرات زیستمحیطی باشد.»
در بخش دیگری از این تحقیق آمده است: «مفهوم مشارکت دربرگیرنده این موضوع اساسی است که افراد در کل جامعه با تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم در امور شهری و سایر موضوعات مرتبط، از منافع آن بهره میگیرند. برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصتها و توزیع عادلانه امکانات، مشارکت مردم راهکار اصلی و محوری به شمار میرود.»
غلامی و همکارانش در این پژوهش میگویند: «مشارکت مردمی در مدیریت شهر تحت تأثیر سه گروه عوامل است. گروه اول عوامل فردی مانند سن، جنس، وضع تأهل و گروه دوم عوامل زمینهای مانند تحصیلات، محل تولد، سابقه سکونت و مالکیت و گروه سوم عوامل اجتماعی شامل رضایت، اعتماد و آگاهی است. در این پژوهش ترکیبی از عوامل اجتماعی و اقتصادی در میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند مورد بررسی قرار گرفته است.»
محدوده پژوهش در این مطالعه، شهر گرگان است. این شهر به دلیل قرارگیری در بین دشت وسیع و حاصلخیز و کوههای پوشیده از جنگل و فاصلهی نسبتاً کم تا دریای خزر، موقعیت جغرافیایی و اقلیمی ممتازی دارد. افراد مورد مطالعه بر اساس ترکیب سنی در پنج گروه ردهبندی شدهاند. از کل حجم نمونه، بیشترین افراد به تعداد ۱۳۶ نفر و ۳۵.۵ درصد در گروه سنی ۳۹-۳۰ ساله و کمترین افراد به تعداد ۲۱ نفر معادل ۵.۵ درصد در گروه سنی بالای ۶۰ سال قرار دارند. از نظر سطح سواد ۱۰ نفر بیسواد، ۲۲ نفر ابتدایی، ۳۰ نفر سیکل، ۱۳۶ نفر دیپلم، ۱۲۱ نفر لیسانس، ۴۹ نفر کارشناسی ارشد و ۱۴ نفر دارای دکتری بودند. در میان شرکتکنندگان، ۲۱۰ نفر خانهدار، ۱۰۴ نفر کارمند و ۶۸ نفر دارای شغل آزاد بودهاند.
محققان در این پژوهش میگویند: «بر اساس این پژوهش مشارکت شهروندان مناطق مختلف شهر گرگان در مدیریت پسماند خانگی تفاوت معناداری دارد. همچنین برای سنجش رابطه نقش پایگاه اجتماعی و اقتصادی شهروندان در مشارکت پسماند خانگی از سه عامل سطح سواد، تعلق مکانی و سطح درآمد استفاده شده است. نتایج نشان میدهد رابطه پایگاه اقتصادی و اجتماعی با میزان مشارکت در مدیریت پسماند خانگی معنادار و دارای برازش مطلوب و قابلقبولی است.»
به گزارش ایسنا، نتایج این پژوهش نشان میدهد سطح سواد رابطه معکوسی با شاخص مشارکت دارد؛ یعنی هر چه سطح سواد بالاتر برود میزان تمایل به مشارکت در مدیریت پسماند خانگی کمتر میشود. همچنین نتایج مدل اصلاحی بیانگر این است که سطح سواد با تعلق مکانی رابطه مستقیم و مثبت دارد، هر چه سطح سواد بالاتر باشد تعلق مکانی بیشتر است ولی در مورد درآمد برعکس است و هر چه درآمد بیشتر باشد تعلق مکانی کمتر خواهد بود.»
این پژوهش در سیامین شماره هشتمین دوره مجله "آمایش جغرافیایی فضا" منتشر شده است.
جهت مشاهده مهمترین مطالب مرتبط می توانید بر روی هر یک از عناوین زیر کلیک کنید: