در صورتی که جو بایدن نیز به توافق با ایران بازگردد و سیاستهای جدید را در قبال ایران اعمال کند ورود نفت خام تهران فشار بیشتری به بازار وارد میکند.
به گزارش زیست آنلاین، گریگ کارلستروم در «اکونومیست» نوشت: برای دههها است که تولیدکنندگان عرب در مضیقه قرار گرفتهاند. هنگامی که قیمتها کاهش مییابد، آنها متعهد میشوند که وابستگیشان را به نفت کاهش دهند در حالی که قیمتهای پایین بدان معناست که آنها قادر به انجام اصلاحات پرهزینه نیستند. سپس تولید کاهش مییابد، تقاضا بالا میرود و قیمتها بازگشت ناگزیر خود را آغاز میکنند.
در ادامه این مطلب آمده است: برخی از مقامات اکنون فکر میکنند که آیا این چرخه به پایان رسیده و اصلاحات لازم واقعا اجتناب ناپذیر است؟ کاهش تقاضای ناشی از شیوع کووید-19 باعث شد تا نفت برنت در سال 2020 به 21 دلار در هر بشکه برسد. قیمتها در سال 2021 کمی افزایش مییابند و حتی شاید از مرز 50 دلار عبور کنند. اگرچه انتظار برای افزایش بیش از اندازه قیمتها بیهوده است. به هر روی به نظر میرسد بیشتر کشورهای نفتی خاورمیانه هنوز قادر به ایجاد تعادل در بودجه خود نیستند.
عربستان سعودی، بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت در منطقه کماکان به جستوجوی کسب درآمدهای غیرنفتی خود ادامه خواهد داد. این کشور از ابتدای ماه جولای مالیات ارزش افزوده را ۳ برابر کرد و از ۵ درصد به ۱۵ درصد رساند. بسیاری از سعودیها امیدوار بودند این افزایش موقت باشد، اما به نظر میرسد دیر یا زود از بازگشت مالیات به سطوح قبلی ناامید خواهند شد.
به گزارش اکونومیست، با شیوع کووید-۱۹ و فشار شدیدی که به بخش نفت و انرژی آمد، اقتصاد این کشور عربی به شدت آسیب دید و دولت پادشاهی سعودی از ابتدای ماه ژوئن کمک هزینه زندگی را نیز که به کارمندان خود پرداخت میکرد متوقف و حذف کرد. با وجود این کماکان کسری بودجه روزافزون این اقتصاد قوی منطقه هر روز بیشتر خواهد شد و ذخایر ارزی آن نیز با سرعتی بیسابقه در ۲۰ سال اخیر، طی بحران اقتصادی کاهش یافت. بخش دولتی تعهدات مالی خود در برابر پیمانکاران را با تاخیر پرداخت میکند. اما با وجود این پادشاهی عربستان طی اصلاحات گستردهای که به رهبری شاهزاده محمد بن سلمان در حال وقوع است در بخش اقتصادی وضعیت بهتری دارد و به شکلی پیگیرانه به دنبال تحقق پروژههای بزرگ و بلندپروازانه خود مانند نئوم است. نئوم قرار است یک ابرشهر ۵۰۰ میلیارد دلاری با فناوری پیشرفته در صحرای شمال غربی عربستان باشد که وسعتی ۳۳ برابر نیویورک سیتی خواهد داشت.
دبی که شبهای زیبا و پرنورش مشهور بود، حالا گردشی در شب هنگام، تصویری بسیار ترسناک از آن را ارائه خواهد داد. بلوکهای آپارتمانی برجسته و ویلاهای مجلل تاریک و خالی چشم را خواهند زد و امارات متحده عربی حدود یک میلیون مهاجر، معادل یکدهم جمعیت خود را از دست خواهد داد. ساخت و سازهای جدید باعث افت بیشتر قیمت املاک میشود که در سال جاری تاکنون ۱۰ درصد کاهش یافته است و احتمالا شاهد بحران ویرانگر اقتصادی در حوزه مستغلات باشیم.
شیخنشین دبی حالا پس از سال ۲۰۱۴ دست به انتشار ۲ میلیارد دلار اوراق قرضه زده است. کاهش قیمت نفت اثرات ویرانگری را در کنار سقوط بخش گردشگری و مستغلات برای امارات داشته و این کشور نیز سیاستی مشابه عربستان را در پیش گرفته است. شیخنشین ابوظبی که تقریبا تمام ذخایر نفتی این کشور را در خود دارد، طی ماه سپتامبر اوراق قرضه ۵ میلیارد دلاری را منتشر کرد که سومین انتشار اوراق بدهی در سال جاری کشور بود. در بهار ۲۰۲۰ ابوظبی ۱۰میلیارد دلار دیگر اوراق قرضه منتشر کرده بود. اعتیاد کشورهای خلیج فارس به اوراق قرضه در سال ۲۰۲۰، از ابتدا در قطر آغاز شد زمانی که در ماه آوریل دولت این کشور اوراق ۵، ۱۰ و ۳۰ سالهای را به ارزش ۱۰ میلیارد دلار منتشر کرد. کویت نیز از بازار اوراق قرضه استفاده خواهد کرد تا بتواند کسری بودجهاش را که میتواند تا ۱۵ درصد از تولید ناخالص داخلی برسد را جبران کند و بدهی سنگینی برای آینده به جا بگذارد. بحرین و عمان که از پیش همواره بهعنوان کشورهایی که وضعیت مالی بهتری نسبت به تولیدکنندگان بزرگتر نفت داشتند هم به اوراق قرضه پناه بردهاند.
آن چه از وضعیت کنونی میتوان نتیجه گرفت آن است که هیچ آسودگی در چشمانداز دولتهای خلیج فارس وجود نخواهد داشت و تقاضا برای نفت در سطوح بسیار پایینی خواهد ماند. در بخش عرضه، اعضای اوپک پلاس که به محدودیتهای سختگیرانه تولید در سال ۲۰۲۰ پایبند هستند، مجبورند در آینده برای کسب سهم بیشتری از بازار نفت بیشتری بفروشند که این امر خود به قیمتها باز هم آسیب خواهد زد. در صورتی که جو بایدن نیز به توافق با ایران بازگردد و سیاستهای جدید را در قبال ایران اعمال کند ورود نفت خام تهران فشار بیشتری به بازار وارد میکند. هر چند انتشار اوراق قرضه راه مفیدی برای فرار بحران نفتی حال حاضر به نظر میرسد و فشار کمتری را به جامعه وارد میکند، اما از سوی دیگر باعث سهلانگاری و عقبانداختن مجدد بازنگری در اقتصادهای متکی به نفت خواهد شد. در زمانی که احتمالا قیمتهای نفت دیگر به اوجهای افسانهای خود در گذشته باز نخواهند گشت، پادشاهان و روسای جمهور و وزرای کشورهای منطقه خواهند فهمید که نیاز به بازسازی اساسی اقتصاد خود و کاهش وابستگی و اتکا به نفت دارند، هر چند آن زمان دیگر شاید کمی دیر باشد.