الگوی اقتصاد سبز ! | زیست آنلاین

به بیان ساده تر اقتصاد سبز الگویی است که فعالیت های اقتصادی مختلف در آن، بر پایه میزان انتشار کربن پایین و افزایش مصرف کربن بالا شکل می گیرد و منابع مورد بهره برداری، تحت الگوی مصرف قرار دارد و با افزایش بهره وری می تواند همگان را به اندازه کافی بهره مند نماید.

بسیار واضح است که ادامه حیات انسان با فعالیت های متفاوت اقتصادی شامل کشت و کار و مسکن و بازرگانی و صنعت و معدن، باتغییر و تبدیل وضع طبیعی بالاخص جنگل و مرتع میّسر گردید و اساساً بدون تغییر و تبدیل طبیعت، انسان نمی توانست زنده بماند و ادامه حیات دهد. اما آستانه تحمل طبیعت در مؤلفه تغییر و تبدیل انسان در محیط، از طریق بروز ناتوانی در تحمل پدیده های قهری طبیعت نمایان می شود.

بدین ترتیب آستانه تحمل طبیعی یا توان اکولوژیک را می توان اینگونه بیان نمود که؛ شرایط زیست برای انسان و سایر موجودات سخت شده و بازتوانی محیط طبیعی به شدت تنزل یافته است.

باید اذعان نمود که انسان به عنوان مصرف کننده بزرگ برهم زننده تنوع زیستی گیاهی و جانوری بوده و در هم شکننده مرزهای تحمل و توان اکولوژیکی در محیط طبیعی است.

سیطره انسان بر محیط طبیعی زمانی نمایان شده است که انسان مرز جغرافیای طبیعی را تابع مرز جغرافیای سیاسی کرده است.ناسازگاری رفتاری بین خود را به جغرافیای طبیعی تحمیل نموده و ناسازگاری محیطی ایجاد شده است. سیطره انسانی سبب گردیده است جمعیت انسان در بستر حیات تعادل بخشی پهنه سرزمینی خود را از دست بدهد. بدین ترتیب اقتصاد سبز باید بتواند تابع محدودیت فعالیت های خود را شکل دهد.

واقعیت این است که اقتصاد سبز ایده آلیستی است و رئالیستی نیست، سیطره جویی در انسان سبب می شود که بر خلاف ایده پردازی ها، به واقعیت ها رجحان دهد و رفاه مطلوب نظر در اقتصاد سبز را نیز برای خود تاراج کند.

جمعیت حدود ۸ میلیاردی جهان اکنون رفتار دوگانه آشکاری دارد، مروجان اقتصاد سبز در قاره سبز مستقرند، دولت های آنها اکنون در همین روزها تمدید تحریم را علیه دولت به حق سوریه امضا و به اجرا گذاشته است، در حالیکه معارضین سوری و داعش بر آراء اکثریت مردم تحمیل شده اند و داعش در بیرون از مرز جغرافیای سیاسی سوریه در قاره سبز، عملیات تروریستی مختلفی را ساماندهی کرده و خسارت جانی و مالی وارد نموده است، اما در حالیکه مکرر تهدید می شود، با رفتار دوگانه به تمدید تحریم روی آورده است.

یک فعالیت اقتصادی مبتنی بر تهیه و تصویب طرح، هیچگاه نمی تواند فاقد استانداردهای لازم باشد و هر طرحی که بر مبنای استانداردها تهیه و تصویب می شود، هیچگاه نمی تواند توسط بخش غیر دولتی بدون توجیه اقتصادی به اجرا گذاشته شود.

استانداردها همیشه با رویکرد اقتصاد سبز همخوانی داشته و دارند، نکته دارای اهمیت در ناهم راستایی با اقتصاد سبز، زیاده طلبی و آزمندی است و غالبا در فعالیت های سنتی و فاقد دانش و تکنولوژی جریان می یابد. متأسفانه از منظر تکنولوژی نیز به مسئله سیطره باید توجه داشت که چرا صاحبان تکنولوژی با اهمیت دادن به اقتصاد سبز، دانش را در انحصار خود قرار داده و در اختیار دیگر ملل قرار نمی دهند.

فعالیت های مختلفی چون شیلات–دامپروری –کشاورزی – صنعت – معدن - حمل و نقل–گردشگری و... دارای فرصت های کسب و کار پایداری هستند و می توانند، تحت رویکرد اقتصاد سبز توسعه یابند، اما پایداری نیز مانند اقتصاد سبز ایده الیستی تعریف شده است و رئالیستی مدیریت نمی شود.

آیا جمعیت جهان می توانند با درک درستی از مرزها تعاریف درستی بنویسند و بر حسب تعاریف درست و دقیق در قالب اقتصاد سبز به رفاه و عدالت اجتماعی اهمیت دهند و سیطره جو نباشند ؟

زیست آنلاین - مهندس بهزاد انگورج

https://zistonline.com/vdcdo909.yt0x96a22y.html