امین علیزاده؛ عضو هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد و عضو وابسته فرهنگستان علوم
مدیریت و تخصیص بهینه آب به بخشهای مختلف مصرف با توجه به راهکارهای اقتصاد مقاومتی و سازگاری با مقدار آبی که طبیعت به ما هدیه کرده است و ارزشدادن به آب و فلسفه مصرف آن راهکاری است که باید به آن پرداخته شود.
ناهمگونی توزیع جمعیت و مطابقنبودن آن با آبرانههای اکولوژیکی یا تراکم جمعیت در برخی نقاط از کشورهای مختلف و عدم کفایت آب برای مقاصد گوناگون شرب و بهداشت و کشاورزی یا توسعه صنایع موجب شده است که در این کشورها واردات و صادرات آب از خارج (water export) یا انتقال بینحوضهای آب در داخل کشور (interbasin water transfer) از جمله بحثهای جدی برای برونرفت از کمآبی باشد. اولین انتقال بینحوضهای آب در مقیاس بزرگ حدود ۸۰ سال قبل و در سالهای ۱۹۳۰ میلادی در آمریکا با احداث کانال سراسری انتقال آب در کالیفرنیا (All-American Canal) آغاز شد که باعث شد ۷۴۰ مترمکعب آب در ثانیه را بهطول ۱۳۲ کیلومتر از شمال این ایالت به جنوب انتقال دهد. بعد از آن شش طرح انتقال دیگر نیز در این کشور صورت گرفت.
درحالحاضر در آفریقا چهار طرح، در آسیا ۹ طرح، در استرالیا دو طرح، در اروپا دو طرح و در کانادا ۱۶ طرح بزرگ انتقال بینحوضهای یا بینایالتی آب فعالند در طرح کانال ایندیرا گاندی در هند (Indira Gandi Canal) آب تا فاصله ۶۵۰ کیلومتری و در پروژه آب ایالت کالیفرنیا (California State Water Project) آب تا فاصلهای متجاوز از ۷۱۵ کیلومتر بین دو حوضه انتقال داده میشود. دلایلی که احداث چنین طرحهایی را موجه قلمداد کرده است، نیاز به آب شرب، کشاورزی، صنعت و تولید برق بوده است. کانادا که بیش از هفت درصد آب تجدیدپذیر شیرین جهان را داراست، بخش زیادی از آب خود را بهصورت بین حوضهای برای استفاده در نیروگاههای برقابی در داخل کشور جابهجا میکند و بخشی دیگری را بهصورت تودهای یا بطریشده به آمریکا انتقال میدهد.
تقریبا اکثر طرحهای بینحوضهای پس از چندینسال کار به نحوی با مشکلات کم و زیاد روبهرو بودهاند. مثلا نشست زمین در اثر برداشت آبهای زیرزمینی در دشت مرکزی کالیفرنیا باعث شد که شیب کلی زمینها در بخشی از اراضی که کانال سراسری انتقال آب کالیفرنیا از آنجاها میگذشت معکوس شده و جریان آب در کانال سراسری انتقال آب کالیفرنیا تا حد زیادی مختل شود. ایران نیز از این مقوله به دور نبوده و پروژههایی را، هرچند نه در مقیاس بسیار کلان اجرا کرده است. بهطوریکه اکنون حیات تعدادی از شهرهای پرجمعیت کشور در گرو تداوم انتقال بینحوضهای آب از داخل یا خارج از کشور است. نمونه بارز آن شهرهای تهران، مشهد، رفسنجان، زاهدان، یزد و چند شهر دیگر است. درحالحاضر فلات مرکزی ایران سالانه دوهزارو ۱۱۰ میلیون مترمکعب از حوضههای دیگر آب دریافت میکند یا از حوضههای دریای خزر و خلیجفارس به ترتیب ۶۵۰ و هزارو ۴۶۰ میلیون مترمکعب آب به سایر جاها جابهجا میشود.
اصولا انتقال بینحوضهای آب اقدامی است که در ستیز با طبیعت و برخلاف چرخه طبیعی آب صورت میگیرد و مسلم است که هر امر خلاف طبیعت، درنهایت نمیتواند پایدار بماند. بنابراین باید سعی کرد تا حد ممکن با منابع آب محلی سازگاری پیدا کرده و از انتقال بینحوضهای آب جلوگیری کرد. انتقال بین حوضهای آب بهتدریج فرهنگهای جدیدی را در مناطق آبدهنده و آبگیرنده شکل میدهد که در زمان رسیدن این طرحها به ناپایداری، ممکن است تبعات اجتماعی – اقتصادی جبرانناپذیری دربر داشته باشد. در صورتی که ناگزیر از انجام این طرحها باشیم، لازم است هرگونه طرح انتقال بینحوضهای آب بهدور از احساسات و جنبههای سیاسی و با ملاحظات زیر صورت گیرد:
الف – بررسی امکانپذیری طرح به لحاظ فنی، مدیریتی، بهرهبرداری و نداشتن وابستگی تکنولوژیکی به خارج.
ب- بررسی اثرات اقتصادی طرح در مکانهای آبدهنده و آبگیرنده.
ج- بررسی اثرات اجتماعی و منازعات آتی در مناطق آبدهنده و آبگیرنده.
د- بررسی اثرات زیستمحیطی در حوضههای آبدهنده و آبگیرنده که باید تمام پارامترهای مهم و پیامدهای آن بر منابع آب، خاک، هوا، پوشش گیاهی و جانوری و ذخایر ژنتیکی و امثال آن را دربر داشته باشد.
ه- بررسی جنبههای فرهنگی مترتب بر جابهجایی آب.
در بحث انتقال بینحوضهای آب، موضوع دریافت آب از کشورهای دیگر یا صادرات آن به سایر کشورها بسیار حساستر است. وابسته کردن فعالیتهای اقتصادی یا نیاز شرب و بهداشت بخشی از جمعیت کشور به این آبهای نامطمئن قابلتوصیه نیست. بهعنواننمونه درحالحاضر بخش زیادی از آب مورد نیاز کلانشهر مشهد که از سد دوستی تأمین میشود و آب این سد از حوضههای آبریز داخل کشور افغانستان دریافت میشود، با ساختن سد سلما در کشور افغانستان که با کمکهای بلاعوض هند احداث و اخیرا افتتاح شده است، تأمین پایدار این آب برای کلانشهری که سالانه متجاوز از ۲۵میلیون نفر زائر را پذیراست، با عدم قطعیت روبهرو خواهد کرد.
البته اگر از دریافت آب از سایر کشورها اطمینان حاصل شده باشد، این موضوع بهنفع ذخیرهسازی و صرفهجویی آب در داخل کشور خواهد بود، اما از آنجایی که فعالیتهای عمرانی در هر کشور بهدور از مصالح دیگر کشورها صورت میگیرد و روابط سیاسی بین کشورها نیز پویا و متغیر است، دریافت و انتقال آب از سایر کشورها مصداق همین شعر حضرت مولانا در دفتر ششم مثنوی است که میگوید:
قلعه را چون آب آید از برون- در زمان امن باشد بر فزون
چونکه دشمن گرد آن حلقه کند – تا که اندر خونشان غرقه کند
آب بیرون را ببرند آن سپاه - تا نباشد قلعه را زانها پناه
آن زمان یک چاه شوری از درون – به ز صد جیحون شیرین از برون
کوتاه سخن آنکه بهتر است زیاد چشم به انتقال آب از جیحون و تاجیکستان و... دوخته نشود و از انتقال آب دریای خزر و خلیجفارس نیز درگذریم و به مدیریت آب و سازگاری با منابع محلی آب به شیوههای همزیست و دوستانه با طبیعت بکوشیم و در نظر داشته باشیم که هرچند طبیعت معشوقهای زیبا و دوستداشتنی است اما اگر به او خیانت شود، بسیار بیرحم، خشن و خطرناک میشود. مسلم است که مدیریت و تخصیص بهینه آب به بخشهای مختلف مصرف با توجه به راهکارهای اقتصاد مقاومتی و سازگاری با مقدار آبی که طبیعت به ما هدیه کرده است و ارزشدادن به آب و فلسفه مصرف آن راهکاری است که باید به آن پرداخته شود.