تاریخ انتشار :جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۵
کد مطلب : 81928
زیست آنلاین: چندی پیش یکی از دوستان توییتی کرده بود با مضمون اینکه چون هیچ اعتراضی که از کف خیابان شروع شده، به نتیجه نرسیده، پس من هم در هیچ اعتراض خیابانی ای شرکت نکرده و نمی کنم. کاری به درستی یا نادرستی این استدلال ندارم. این استدلال اما مرا یاد سرخوردگی ای می اندازد که گاهی جامعه فعالین محیط زیست را دچار می کند. این که چون اکثر فعالیت های محیط زیستی چنددهه اخیر نه تنها نتوانسه باعث ارتقای وضعیت محیط زیستی ایران شود بلکه در بعضی موارد اوضاع روز به روز بدتر هم شده است و به نتیجه دلخواه نرسیده و همچون استدلال ابتدای یادداشت اصرار بر فعالیت شکست خورده بی معناست، پس باید راهی دیگر یافت.
سرخوردگی محیط زیستی: در مذمت نرخ های تاثیرگذاری مثبت !
واکنش های اینچنینی، نتیجه دو انتظار از کنش های فردی یا اجتماعی است:

-اول اینکه نرخ تاثیرگذاری فعالیت من الزما باید  مثبت باشد

-دوم اینکه فعالیت من الزاما باید به نتیجه دلخواه برسد

انتظار اول را با یک مثال توضیح می دهم. یک مسابقه طناب کشی را فرض کنید که دو گروه دارند آن را از دو طرف می کشند. اگر قدرت دو گروه ثابت باشد و طناب حرکتی نکند یا گروه اول موفق شود طناب را کمی بیشتر به سمت خود بکشد، آیا به این معناست که تلاش گروه دوم بی «ثمر» بوده است؟ قدر مسلم خیر! چون اگر تلاش گروه دوم نبود ، گروه اول بسیار زودتر و راحت تر می توانست طناب را به سمت خود نزدیک کند. درباره فعالیت های محیط زیستی نیز چنین است. حتی اگر پژوهش ها و پیمایش های میدانی ثابت  کنند(که چنین امری محال است) تمام فعالیت های محیط زیستی سبزگرایان ایران مثلا در یک بازه 5 ساله منجر به بهبود شاخص های زیست محیطی نشده، نافی این ادعای بسار عقلانی نخواهد بود که اگر همین فعالیت های زیست محیطی صورت نمی گرفت، آن گاه به جای اینکه شاخص های محیط زیستی رشد نداشته باشند، باید شاهد چیزی بدتر مثل سقوط این شاخص ها یا بالاتر رفتن شتاب سقوط این شاخص ها می بودیم. از کجا معلوم که اگر فعالین حقوق حیوانات نبودند شاهد گسترش سگ کشی نبودیم؟ اگر فعالین حوزه آب نبودند، تعداد پروژه های سدسازی و انتقال آب بیشتر نمی شد؟ اگر فعالین مبارزه با زباله نبودند ، مناطق طبیعی غرق شده در شیرابه ها بیشتر از این نمی شد؟ و اگر فشار فعالین محافظت از جنگل نبودتا کنون جنگل های هیرکانی زیر تله کابین و طرح های گردشگری مدفون شده بود؟

مساله دوم این است که اگر باز هم بر فرض محال مشخص شود که موفقیت سبزهای ایران حتی در جهت کم کردن شتاب سقوط شاخص های محیط زیستی هم اثر نداشته، آیا باز هم می توان عنوان «بی نتیجه» را بر آن نهاد؟ قدر مسلم بله! کاری که به نتیجه از پیش تعیین شده نرسد کاری بی نتیجه است. به همین سادگی. این که هر فرد در زندگی شخص خود نتیجه گرایی را انتخاب کند یا تکلیف گرائی را، بسته به جهان بینی ای دارد که به این راحتی قابل تغییر نیست. 
اما  در این هیچ شکی وجود ندارد که «محیط زیست گرائی» علاوه بر ابعاد متنوع آن، امری کاملا اخلاقی است و در حوزه فلسفه اخلاق نتیجه گرایی کمتر قابل دفاع است. 
به زبان ساده تر همان طور که رشد شاخص فساد مالی در کشور توجیه کننده فسادهای خرد و کوچک و تلاش افراد برای مبارزه با این مفاسد نیست، همان طور که اخلاقی زیستن افراد در جامعه ای و سیاستی که به صورت نظام مند زیست غیراخلاقی دارد کاملا ضروری است، محیط زیست گرائی  هم در جامعه که به صورت سیستماتیک و کلان در حال تخریب منابع طبیعی خود است، از هر امری ضروری تر شناخته می شود./ساحت زیست

https://zistonline.com/vdch6wn6.23nzidftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما