تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۰۰
کد مطلب : 79725
هدف سدسازی­ ها در شمال عملا انتقال آب به سمت سمنان است، و این انتقال آب با توجه به تجربه­های مشابه در اصفهان و یزد، بارگذاری ­های بیشتری را ایجاد خواهد کرد و عملا سمنان را نیز مانند اصفهان و یزد از منظر ملاحظات پدافندغیرعامل آسیب­پذیرتر و شکننده تر خواهد کرد.
کمین سدسازان در استان‌های شمالی زیر سایه وزارت نیرو
به گزارش زیست آنلاین، مافیای سدسازی مدتی است گریبان­ استان­های شمالی کشور را گرفته است. دولت در بودجه سال ۹۸، برای ساخت سه سد بر روی رودخانه تجن بودجه اختصاص داده است. وزارت نیرو به بهانه مهار سیلاب­ها در دهه­های گذشته پروژه­های عظیم سدسازی را در نقاط گرم و خشک ایران اجرایی کرده است. پروژه­هایی که به گفته وزارت نیرویی­ها در ذخیره آبی کشور موثر بوده­اند، اما شواهد از بحران­ بزرگ آبی در کشور سخن می­گویند.

وزارت نیرو سد می­ سازد، جنگل­های هیرکانی تاوان می­دهند!اگر فرض را براین بگذاریم که سدسازی در اقلیم گرم و خشک ایران مفید بوده است، بهانه سدسازی وزارت نیرو در استان­های شمالی چه است؟ آیا هم در اقلیم گرم و خشک ایران نیاز به سد داریم و هم اقلیم بارانی؟ اگر بهانه مهار سیلاب است، جنگل­تراشی عامل اصلی وقوع سیلاب­ها در استان­های شمالی بوده است و سدسازی خود عاملی است بر قطع درختان و دامن زدن به این ماجرا. اگر بهانه انتقال آب به استان­های مرکزی ایران است، به نظر می­رسد پروژه انتقال آب خزر کافی باشد!

خسارات سدسازی، از منافع آن بیشتر استمحمد درویش، کارشناس محیط زیست و از منتقدان سدسازی در استان­های شمالی است به خبرنگار اقتصادآنلاین گفت: باور ما بر این است خسارت هر نوع فعالیتی که منجر به تخریب پوشش گیاهی رویشگاه ارزشمند هیرکانی در شمال کشور شود، بیشتر از منافع آن خواهد بود. بهتر است به سمت هدایت و بازمهندسی چیدمانی از توسعه در شمال برویم که نیاز به چنین کاتالیزورهایی نداشته باشد. این سدسازی ها شاید در کوتاه مدت بتواند مشکلات را حل کند، اما تجربه نشان داده است که عموما مشکلات بیشتری را ایجاد می­کند. هدف این سدسازی­­ها عملا انتقال آب به سمت سمنان است، و این انتقال آب با توجه به تجربه­های مشابهی که در اصفهان و یزد داشتیم، بارگذاری ­های بیشتری را ایجاد خواهد کرد و عملا سمنان را نیز مانند اصفهان و یزد از منظر ملاحظات پدافندغیرعامل آسیب­پذیرتر و شکننده تر خواهد کرد.

مردم باید یادبگیرند چگونه با توجه به توانایی­های بوم­شناختی سرزمینی که در آن زندگی می­کنند به حیات خود ادامه دهند.  سمنان نیز می­تواند با تکیه بر صنایع های­تک، گسترش زیرساخت­های توسعه گردشگری در حوزه­های تاریخی و طبیعی، استحصال انرژی­های نو و بدون استفاده از منابع آبی بیشتر از توان این استان، به حیات خود ادامه دهد. اگر آب را به سمنان منتقل کنیم، یعنی سمنان را می­خواهیم به یک استان مهاجرپذیر تبدیل کنیم که این اتفاق خود تبعات ویرانگر بیشتری را به همراه دارد.

سدسازی بدون کارشناسی

سدسازی­های وزارت نیرو بدون در نظر گرفتن زیرساخت­ها، به بزهکاری و ناامنی دامن زده است.وزارت نیرو در ساخت سدها زیرساخت­های فرهنگی، اجتماعی، و عوامل انسانی دخیل در این اقدام را در نظر نگرفته است، در همین رابطه محمد درویش به خبرنگار اقتصادآنلاین می­گوید: همین حالا در یزد که زمانی امن­ترین استان کشور بود و تمام شاخص­ها در بهترین وضعیت بود، شاهد افزایش میزان ناامنی، قاچاق و بزهکاری­های مختلف هستیم. اینها نشان می­دهد اگر مردم را در جایی ساکن کنید که تعلق خاطری به آنجا ندارند و زیرساختها را لحاظ نکنید، شاهد بروز مشکلات جدی­تری خواهیم بود.

جایزه سدسازان به تنبل­ها!بزرگترین بهانه سدسازی در مازندران آبرسانی به استان سمنان است. در حالی که از دریای خزر هم قرار است آب انتقال دهیم. استان سمنان چقدر به آب احتیاج دارد که علاوه بر چند سد در استان مازندران، آب خزر را هم باید انتقال دهیم! در شرایطی که مازندران نیز از خشکسالی­های اخیر بی نصیب نبوده است. خالی کردن آب در شمال، خطه خزری را هم به سمت جیره­بندی آب می­برد. درویش معتقد است راه­های مناسب­تری برای تامین آب در استان سمنان وجود دارد. او به نظر استاندار پیشین سمنان در مهار آب در بخش کشاورزی اشاره کرد و گفت: استاندار پیشین سمنان گفته بود اگر بتوانیم میزان هدر رفت در بخش کشاورزی را سامان دهیم (حدود ۵۰۰ میلیون مترمکعب)، یعنی راندمان آبیاری در بخش کشاورزی ارتقا پیدا کند و تبخیر نیز کاهش یابد، این تقریبا معادل همان مقدار آّبی است که قرار است از خزر به سمنان انتقال پیدا کند. اما استاندار عوض شد. الان استان یزد که آب را به آنجا انتقال می­دهیم، از نظر کیفت بهره­برداری از آّب، استان بیست و ششم کشور است، یعنی جزو پنج استان اولی است که بیشترین هدر رفت آب را در آن داریم، چرا این اتفاق می­افتد؟ چون انگیزه­ای برای حفظ آب در یزد قائل نشدیم! یزد مانند فرزند لوسی شده است که خانواده همه امکانات را برای آن تامین می­کند و هیچ انگیزه­ای برای سختی کشیدن و مطالعه ندارد. در ماجرای آب هم همین است، ما با چنین روندهایی به تنبل­ها جایزه می دهیم! پروژه های انتقال آب، فرصت بروز خلاقیت و تطابق با شرایط اقلیمی را فراهم نمی­کند.

بیشتر بخوانید: افزایش نگرانی‌ها نسبت به تالاب انزلی با سدسازی سدسازی پاسخگوی مهار سیلاب در استان­های شمالی نیستاز موضع استان مازندران نیز، بهانه سدسازی مهار آب حاصل از سیلاب است، که در چند سال اخیر شاهد رشد آن هستیم. مهار آب در این استان­ نیازی به ساخت سد ندارد، از آنجایی که تجربه سدشفارود در گیلان نشان می­دهد که نه تنها در مهار سیلاب موثر نبود، بلکه مقایسه نقشه­های هوایی نشان می­دهد سد شفارود بخش­های مهمی از جنگل­های هیرکانی را نیز هدر داد. عاقلانه نیست که آب را در پشت سدها در خطه آبخیز کشور نگه داریم، در عوض جنگل­ها را از دست دهیم! درویش دراین­باره با اشاره به اینکه  جنگل­ها خود بهترین پتانسیل در ذخیره آب هستند گفت: خود جنگل­های هیرکانی سالانه چهارمیلیارد متر مکعب آب در خود ذخیره می­کنند و هرچقدر که این جنگل­ها وضعیت بهتری داشته باشند، بهترین عامل در مقابله با سیل­خیزی هستند. ما هرگز شاهد چنین سیل­هایی که امروزه شاهد آن هستیم نبودیم، زیرا پوشش­های گیاهی در ارتفاعات وضعیت بهتری داشته است. اگر نگرانی اصلی مهار سیلاب است، بهتر است اراده­ای به وجود آید تا طرح تنفس جنگل به درستی اجرا شود، نه اینکه آب را در پشت سدها ذخیره کنیم.

https://zistonline.com/vdcjiaea.uqeh8zsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما